وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

˙•▪●* آموزه های دینی --- پاسخ به سوالات --- مناظرات اصولی و به دور از توهین --- معرفی کتابهای مفید *●▪•˙

˙•▪●* حضرت اشرف الانبیاء محمّد مصطفی(ص) می فرمایند : « هنگامی که بدعتها در میان امّتم ظاهر گردد، بر عالِم است که علم خود را (در رفع بدعتها) اظهار کند؛ و کسی که این کار را انجام ندهد، پس لعنت خدا بر او باد.»

کوچکتر از آنم که چون من، فضائل پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) و امامان پاک از نسل ایشان را بگوید و از ایشان بنویسد. این نوشته ها، مطالبی در حد توان من در حقانیّت دین مبین اسلام و رسول الله (ص) و اهل بیت پاکشان علیهم السّلام و پرده برداری از شبهات و تاریکی هایی است که ذهن برخی را دچار خود کرده است. امید دارم که مورد رضای خدا و رسولش قرار گرفته، شفاعت ایشان و اهل بیتشان را شامل حال این حقیر و خانواده ام کند. *●▪•˙

یا امیرالمؤمنین علی(ع) مدد.

سوال:

دلایل اسلام آوردن ایرانیان از دین زرتشت به دین اسلام چه بود؟ آیا ایرانیان به زور مسلمان شده بودند؟!

پاسخ:

اگرچه نمیشود در طی چند سطر به پاسخ اینگونه پرسشها پرداخت، اما سعی می شود به طور خلاصه و تا حد ممکن، با ذکر مقدمه ای کوتاه به این سوال بپردازیم. 
درباره ی اسلام آوردن ایرانیان و پیامدهای طبیعی ( خوب یا بد ) به وجود آمده در طی جنگها، باید به چند مطلب توجه کرد:

1. اسلام آوردن مردم ایران به تدریج صورت گرفت. چنین نبود که همه ی مردم ایران در یک زمان اسلام را پذیرفته باشند. هم اکنون که بیش از چهارده قرن از بعثت پیامبر اسلام (ص) می گذرد، همه ی مردم ایران اسلام را نپذیرفته اند؛ بلکه عده ای به دین زرتشتی مانده اند و گروهی مسیحیت را قبول کرده اند و عده ای نیز یهودی هستند و باقی فرقه ها نیز برای خود پیروانی دارند.
2. اگر دین اسلام ظاهر نمیشد، دینی که در ایران پذیرفته میشد، دین زرتشتی نبود و شاید آن دین، دین مسیحیت می بود چراکه نشانه های آن نیز پیدا شده بود. برای همین است که با آمدن اسلام به ایران، بر دشمنی برخی مسیحیان با اسلام افزوده شد.
3. بسیاری از مردم ایران در برابر مسلمانان و دین اسلام مقاومت نکردند و به این جهت دین اسلام به زودی در ایران پیشرفت کرد. علت شکست نیروهای نظامی ایران، ناتوانی نظامی آنان و یا تنها روحیه ی قوی مسلمانان نبود، بلکه علت اصلی شکست نیروهای جنگی ایران در برابر هجوم مسلمانان، ناراضی بودن مردم ایران از حکومت ساسانی و آیین خود بود. آنان نخواستند که بجنگند و حتی گاهی با مسلمانان همکاری می کردند.[1] 

در زمان حیات خود رسول الله(ص)، آن زمان که برای خسرو پرویز نامه ای نوشت و شاه ایران را به اسلام و یکتاپرستی دعوت کرد و خسرو پرویز با اهانت و پاره کردن نامه ی پیامبر(ص) پاسخ داد و فرستاده ی حضرت برای ایشان شرح ماجرا داد؛ پیامبر(ص) فرمود: خداوند حکومتش را بگسلد.[2]

آنگاه خسرو پرویز به عامل خود در یمن که شخصی به نام باذان بود نامه ای نوشته و به او دستور داد که پیامبر(ص) را دستگیر و به نزد او بفرستند. باذان دو نفر را به نامهای بابویه و خرخسره مامور این کار و آنها را راهی مدینه کرد. آن دو نفر وارد مدینه شدند و به حضور پیامبر(ص) رسیدند. بابویه به حضرت رسول(ص) گفت: مرا باذان فرستاده است تا تو را نزد کسری پادشاه ایران ببرم. اگر با ما به ایران بیایی برایت خوب است وگرنه پادشاه ایران تو را نابود می کند.
پیامبر به آن دو نفر گفت: بروید و فردا بیایید تا جوابتان را بگویم. آن دو نفر رفتند و در همین زمان به پیامبر خدا(ص) وحی شد که خسرو پرویز، به دست پسرش شیرویه به قتل رسید.
آن دو نفر دوباره آمدند. پیامبر(ص) به آنان گفت: خسرو پرویز به دست پسرش کشته شد و شما برگردید و به پادشاه بگویید اگر اسلام را بپذیری، آنچه داری در دست خودت خواهد ماند.

بابویه و خرخسره به یمن بازگشتند و ماجرا را برای باذان نقل کردند. باذان گفت: اینگونه سخن گفتن از پادشاهان برنمی آید؛ به نظر من او پیامبر است. منتظر می مانیم تا ببینیم پیشگویی او چگونه میشود...

پس از چند روز نامه ی شیرویه به باذان رسید که در آن نامه به باذان نوشته بود پدرش را بخاطر بد کردن در حق مردم و رنجاندن بزرگان و سرداران و... به قتل رسانده. او همچنین از باذان خواسته بود که مردم را به اطاعت او فرا بخواند و با محمّد(ص) کاری نداشته باشد.
با رسیدن نامه ی شیرویه، باذان به نبوت پیامبر اکرم(ص) ایمان آورد و ایرانیان مقیم یمن نیز همراه او ایمان آوردند.[3]
همانطور که گذشت، بخشی از ایرانیان که باذان و ایرانیان ساکن یمن باشند، به مشاهده ی تحقق یک پیشگویی غیبی از سوی پیامبر(ص) به حقانیت حضرت رسول(ص) پی بردند و مسلمان شدند، در حالیکه در آغاز کار از احکام اسلامی و قوانین الهی پیامبراسلام(ص) خبر نداشتند.
از سوی دیگر در زمان حمله ی مسلمانان به ایران، اولین گروندگان به اسلام، سربازان ایرانی و سران محلی بوده اند که به گفته ی التون دانیل [4] ، این گرایش تنها اسمی بوده و برای حفظ موقعیت و جایگاه در حکومت جدید صورت گرفته است. باید دقت داشت که تصرف ایران به طور خودکار به تغییر مذهب منتهی نشد؛ چراکه تغییر مذهب اختیاری بود و بر خلاف تسخیر که آسان و سریع انجام شد، دو قرن و نیم طول کشید تا اکثر ایرانیان پس از شناخت دین اسلام، مسلمان شوند.
حاکم و مردم بحرین و ایرانیان ساکن آنجا نیز در زمان پیامبر(ص) مسلمان شدند [5] و پذیرش اسلام از سوی ایرانیان ساکن بحرین و یمن و ایرانیان دیگر مناطق، آن هم در زمان پیامبر اسلام(ص)، بزرگترین تاثیر را در دل های مردم ایران گذاشت و باعث شد آنها مسلمان شوند. بنابراین می توان گفت که علت اصلی اسلام آوردن مردم ایران این است که آنان در اثر تحقق یک پیشگویی غیبی از پیامبر اسلام (ص) در مورد مرگ خسرو پرویز و راهنمایی های بزرگان و علمای خود، به حقانیت پیامبر اکرم(ص) پی برده و اسلام را پذیرفتند. در این پذیرش هیچگونه فشار، زور و تهدیدی در کار نبود، بلکه با میل و رغبت آن را قبول کردند.[6] اگر ایرانی ها به زور شمشیر در جنگ با اعراب، مذهب خود را عوض کردند؛ پس چرا آن زمان که مورد هجوم مغولها و آن حملات وحشیانه قرار گرفته بودند، دین خود را عوض نکردند؟!  و اگر فرض بر این باشد که دین و مذهب کشور حمله شونده به دین و آیین کشور حمله کننده در بیاید، پس چرا وقتی ایرانی ها با رومیان وارد جنگ شده و بر آنان غالب شدند، رومیان زرتشتی نگشتند؟! پس این حرف که ایرانی ها بخاطر جنگ و زور شمشیر مسلمان گشتند باطل است و جالب تر اینکه تمام کشورهای آسیای جنوب شرقی مانند مالزی و اندونزی و حتی بسیاری از کشورهای افریقایی توسط ایرانیان مسلمان شدند. حال چگونه ممکن است که کسی به زور مسلمان شده و اعتقادی به آن ندارد، در راه تبلیغ اسلام عمل نماید و به گسترش اسلام در کشور خود و کشورهای بیگانه بکوشد و حتی برای گسترش آن از جان خود گذشته و در راه آن اقدام نماید؟!!

[1]. خدمات متقابل ایران و اسلام، شهید مطهری، ص76
[2]. تاریخ طبری، ج2، ص295 و 296
[3]. پاورقی شماره دو
[4]. مورخ و تاریخ شناس دانشگاه هاوایی
[5]. تاریخ طبری، ج2، ص519
[6]. برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی