کتاب تاریخ خلفا، نوشته ی آقای رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ ایرانی و استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران است. این کتاب ارزشمند، کاوشی است در تاریخ خلفا از رحلت پیامبر(ص) تا پایان دولت اموی و نیز زندگانی برخی از امامان شیعه که به شیوه ی تحلیلی و گزارشی نگارش یافته است. مولف در این کتاب کوشیده است تا با استناد به منابع شیعه و سنی و پژوهشی در حوادث و شخصیت های مختلف و موثر، تحلیلی از دوران خلافت تا زوال امویان ارائه دهد. اهم عناوین کتاب عبارتند از: داستان سقیفه، حذف امام علی(ع) از خلافت، بررسی رویدادهای زمان خلفای نخستین، ارائه ی تصویری از اخلاقیات، اندیشه ها، فتوحات، شیوه ی حکومتی خلفا و چگونگی مرگ آنها، کاوش پیرامون دوران امامت و خلافت امام علی(ع) و امام حسن(ع)، دوره حکومت معاویه، نقش و چگونگی حضور تشیع در این دوران، نحوه ی رویارویی امام علی(ع) با دشواری های زمان خلافت، دلایل صلح امام حسن(ع) و ... که ناشر آن انتشارات دلیل ما بوده و در 827 صفحه تنظیم شده است.
لذت مطالعه:
نخستین خلیفه بعد از رسول خدا(ص)، ابوبکر فرزند ابوقحافه بود. وی دو سال از رسول خدا(ص) کوچکتر بود و در اینکه نام وی عبدالله یا عتیق بوده، اختلاف نظر وجود دارد. گویا اصرار در این بوده که نام وی عبدالله است، اما در این نیز تردید نشده که وی را عتیق می نامیده اند. وی از طایفه ی بنی تمیم و از جمله طوایف قریش به شمار می رود. طایفه ی بنی تمیم در جاهلیت موقعیت ویژه ای نداشت؛ شاهد آن اینکه ابوسفیان پس از روی کار آمدن ابوبکر گفت: چه شده است که حکومت در دست کم جمعیت ترین و ذلیل ترین قریش افتاده است؟! ص31
***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** *****
از دیگر نمونه های مشورت از نظر خلیفه، بحث جانشینی او بود. عمر برای اولین بار در باره ی انتخاب ابوبکر به یک حقیقت اعتراف کرد. اعتراف وی این بود که انتخابی که در سقیفه صورت گرفت با مشورت مومنین نبوده و از این پس باید خلافت بر پایه ی مشورت مومنین باشد.... وی در آغاز آرزوی زنده بودن دوستان قدیمی خود را مانند معاذ بن جبل، ابوعبیده ی جراح و سالم مولی حذیفه را کرد که نفر اخیر از اساس قریشی نبود. وی آرزو کرد که ای کاش این افراد زنده بودند و خلافت را به آنان می سپرد... بدین ترتیب معلوم می شود که اگر یکی از اینان زنده بودند، نوبت به شورا نمی رسید. بنابراین اکنون که آن افراد از دنیا رفته اند، در اندیشه ی شور و مشورت افتاد.ص136
***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** *****
طلحه از کسانی بود که در انتظار خلافت می بود. زبیر نیز هم به او کمک میکرد و هم خود را لایق حکومت می دید. امید آنان به خلافت، بیش از امید امام علی(ع) بود. دلیلش آن بود که شیخین او را از چشم مردم ساقط کرده و حرمت او را در میان مردم شکسته بودند. به همین جهت او فراموش شده بود. بیشتر کسانی که فضایل او را در زمان پیامبر(ص) می شناختند مرده بودند و نسلی به پیدایی در آمده بود که او را همانند سایر مسلمانان می دانست. از افتخارات او تنها همین مانده بود که پسر عموی پیامبر(ص)، همسر دختر و پدر نوادگان او است... ابن ابی الحدید پس از اشاره به این نکته که مردم در صفین منتظر بودند تا حضور عمار را در یک جبهه، معیار حقانیت آن جبهه بدانند می گوید: تعجب از این مردم است که عمار را به عنوان ملاک حق و باطل می پذیرند اما خود علی(ع) را که پیامبر(ص) حدیث ولایت را در باره اش فرموده و نیز فرمود لا یحبّک الا مومن و لا یبغضک الا منافق، معیار قرار نمی دهند! ... یک بار کسی از امام علی(ع) پرسید: به اعتقاد شما، اگر رسول خدا(ص) فرزند پسری می داشت که بالغ و رشید بود، آیا عرب حکومت را به آن می سپرد؟ امام پاسخ داد: اگر جز آنچه من می کردم انجام می داد، او را می کشتند... آنان از همان زمان حضرت کوشیدند تا کار را پس از رحلت آن حضرت، از دست اهل بیت او خارج کنند... ص207
***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** *****
در واپسین روز واقعه ی کربلا، شیعیان در بدترین شرایط از لحاظ کمی و کیفی و نیز موقعیت سیاسی و اعتقادی قرار گرفتند... کربلا از نظر روحی شکست بزرگی برای شیعه بود و به ظاهر اینگونه مطرح شد که دیگر شیعیان نمی توانند سر برآورند. تعدادی از اهل بیت و در راس آنها امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و تنها یک نفر از فرزندان ذکور امام حسین(ع)، از نسل فاطمه(س) باقی مانده بود که البته در آن شرایط شهرتی نداشت؛ به ویژه که فرزند بزرگ امام حسین(ع) یعنی علی اکبر(ع) نیز به شهادت رسیده بود... در چنین شرایطی که تصور نابودی اساس تشیع وجود داشت، امام سجاد (ع) می بایست کار را از صفر شروع کند و مردم را به سمت اهل بیت بکشاند... امام سجاد(ع) توانست شیعه را حیاتی نو ببخشد و زمینه را برای فعالیتهای آینده ی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فراهم کند. تاریخ گواه است که امام سجاد(ع) در طول سی و چهار سال فعالیت، شیعه را از یکی از سخت ترین دوران های حیات خویش عبور داد...ص613
۰ نظر
۲۶ بهمن ۰۳ ، ۱۱:۵۲