وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

˙•▪●* آموزه های دینی --- پاسخ به سوالات --- مناظرات اصولی و به دور از توهین --- معرفی کتابهای مفید *●▪•˙

˙•▪●* حضرت اشرف الانبیاء محمّد مصطفی(ص) می فرمایند : « هنگامی که بدعتها در میان امّتم ظاهر گردد، بر عالِم است که علم خود را (در رفع بدعتها) اظهار کند؛ و کسی که این کار را انجام ندهد، پس لعنت خدا بر او باد.»

کوچکتر از آنم که چون من، فضائل پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) و امامان پاک از نسل ایشان را بگوید و از ایشان بنویسد. این نوشته ها، مطالبی در حد توان من در حقانیّت دین مبین اسلام و رسول الله (ص) و اهل بیت پاکشان علیهم السّلام و پرده برداری از شبهات و تاریکی هایی است که ذهن برخی را دچار خود کرده است. امید دارم که مورد رضای خدا و رسولش قرار گرفته، شفاعت ایشان و اهل بیتشان را شامل حال این حقیر و خانواده ام کند. *●▪•˙

یا امیرالمؤمنین علی(ع) مدد.

 کتاب تاریخ خلفا، نوشته ی آقای رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ ایرانی و استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران است. این کتاب ارزشمند، کاوشی است در تاریخ خلفا از رحلت پیامبر(ص) تا پایان دولت اموی و نیز زندگانی برخی از امامان شیعه که به شیوه ی تحلیلی و گزارشی نگارش یافته است. مولف در این کتاب کوشیده است تا با استناد به منابع شیعه و سنی و پژوهشی در حوادث و شخصیت های مختلف و موثر، تحلیلی از دوران خلافت تا زوال امویان ارائه دهد. اهم عناوین کتاب عبارتند از: داستان سقیفه، حذف امام علی(ع) از خلافت، بررسی رویدادهای زمان خلفای نخستین، ارائه ی تصویری از اخلاقیات، اندیشه ها، فتوحات، شیوه ی حکومتی خلفا و چگونگی مرگ آنها، کاوش پیرامون دوران امامت و خلافت امام علی(ع) و امام حسن(ع)، دوره حکومت معاویه، نقش و چگونگی حضور تشیع در این دوران، نحوه ی رویارویی امام علی(ع) با دشواری های زمان خلافت، دلایل صلح امام حسن(ع) و ... که ناشر آن انتشارات دلیل ما بوده و در 827 صفحه تنظیم شده است.

لذت مطالعه:

نخستین خلیفه بعد از رسول خدا(ص)، ابوبکر فرزند ابوقحافه بود. وی دو سال از رسول خدا(ص) کوچکتر بود و در اینکه نام وی عبدالله یا عتیق بوده، اختلاف نظر وجود دارد. گویا اصرار در این بوده که نام وی عبدالله است، اما در این نیز تردید نشده که وی را عتیق می نامیده اند. وی از طایفه ی بنی تمیم و از جمله طوایف قریش به شمار می رود. طایفه ی بنی تمیم در جاهلیت موقعیت ویژه ای نداشت؛ شاهد آن اینکه ابوسفیان پس از روی کار آمدن ابوبکر گفت: چه شده است که حکومت در دست کم جمعیت ترین و ذلیل ترین قریش افتاده است؟! ص31

*****     *****      *****     *****      *****     *****     *****      *****

از دیگر نمونه های مشورت از نظر خلیفه، بحث جانشینی او بود. عمر برای اولین بار در باره ی انتخاب ابوبکر به یک حقیقت اعتراف کرد. اعتراف وی این بود که انتخابی که در سقیفه صورت گرفت با مشورت مومنین نبوده و از این پس باید خلافت بر پایه ی مشورت مومنین باشد.... وی در آغاز آرزوی زنده بودن دوستان قدیمی خود را مانند معاذ بن جبل، ابوعبیده ی جراح و سالم مولی حذیفه را کرد که نفر اخیر از اساس قریشی نبود. وی آرزو کرد که ای کاش این افراد زنده بودند و خلافت را به آنان می سپرد... بدین ترتیب معلوم می شود که اگر یکی از اینان زنده بودند، نوبت به شورا نمی رسید. بنابراین اکنون که آن افراد از دنیا رفته اند، در اندیشه ی شور و مشورت افتاد.ص136

*****     *****      *****     *****      *****     *****     *****      ***** 

طلحه از کسانی بود که در انتظار خلافت می بود. زبیر نیز هم به او کمک میکرد و هم خود را لایق حکومت می دید. امید آنان به خلافت، بیش از امید امام علی(ع) بود. دلیلش آن بود که شیخین او را از چشم مردم ساقط کرده و حرمت او را در میان مردم شکسته بودند. به همین جهت او فراموش شده بود. بیشتر کسانی که فضایل او را در زمان پیامبر(ص) می شناختند مرده بودند و نسلی به پیدایی در آمده بود که او را همانند سایر مسلمانان می دانست. از افتخارات او تنها همین مانده بود که پسر عموی پیامبر(ص)، همسر دختر و پدر نوادگان او است... ابن ابی الحدید پس از اشاره به این نکته که مردم در صفین منتظر بودند تا حضور عمار را در یک جبهه، معیار حقانیت آن جبهه بدانند می گوید: تعجب از این مردم است که عمار را به عنوان ملاک حق و باطل می پذیرند اما خود علی(ع) را که پیامبر(ص) حدیث ولایت را در باره اش فرموده و نیز فرمود لا یحبّک الا مومن و لا یبغضک الا منافق، معیار قرار نمی دهند! ... یک بار کسی از امام علی(ع) پرسید: به اعتقاد شما، اگر رسول خدا(ص) فرزند پسری می داشت که بالغ و رشید بود، آیا عرب حکومت را به آن می سپرد؟ امام پاسخ داد: اگر جز آنچه من می کردم انجام می داد، او را می کشتند... آنان از همان زمان حضرت کوشیدند تا کار را پس از رحلت آن حضرت، از دست اهل بیت او خارج کنند... ص207

*****     *****      *****     *****      *****     *****     *****      *****

در واپسین روز واقعه ی کربلا، شیعیان در بدترین شرایط از لحاظ کمی و کیفی و نیز موقعیت سیاسی و اعتقادی قرار گرفتند... کربلا از نظر روحی شکست بزرگی برای شیعه بود و به ظاهر اینگونه مطرح شد که دیگر شیعیان نمی توانند سر برآورند. تعدادی از اهل بیت و در راس آنها امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و تنها یک نفر از فرزندان ذکور امام حسین(ع)، از نسل فاطمه(س) باقی مانده بود که البته در آن شرایط شهرتی نداشت؛ به ویژه که فرزند بزرگ امام حسین(ع) یعنی علی اکبر(ع) نیز به شهادت رسیده بود... در چنین شرایطی که تصور نابودی اساس تشیع وجود داشت، امام سجاد (ع) می بایست کار را از صفر شروع کند و مردم را به سمت اهل بیت بکشاند... امام سجاد(ع) توانست شیعه را حیاتی نو ببخشد و زمینه را برای فعالیتهای آینده ی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فراهم کند. تاریخ گواه است که امام سجاد(ع) در طول سی و چهار سال فعالیت، شیعه را از یکی از سخت ترین دوران های حیات خویش عبور داد...ص613

۰ نظر ۲۶ بهمن ۰۳ ، ۱۱:۵۲

مقصود از اولی الامر در آیه ی 59 سوره ی نسا، چه کسانی هستند؟!

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ»

استاد قرائتی:

۰ نظر ۲۸ دی ۰۳ ، ۰۸:۴۱

زبیر می پندارد با دست بیعت کرد، نه با دل! پس به بیعت با من اقرار کرده، ولی مدعی انکار بیعت با قلب است. بر او لازم است بر این ادعا دلیل روشنی بیاورد، یا به بیعت گذشته بازگردد.

( اصحاب جمل ) چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند، اما کاری از پیش نبردند و سرانجام سست گردیدند! ولی ما اینگونه نیستیم! تا عمل نکنیم رعد و برقی نداریم و تا نباریم سیل جاری نمی سازیم!

==================================

ترجمه ی نهج البلاغه - محمد دشتی(ره) - ص35

۱ نظر ۲۷ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۳۸

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

141) آنان گروهی بودند که درگذشتند؛ آنچه [طاعت و معصیت] به دست آوردند مربوط به خود آنان است و آنچه شما به دست آوردید مربوط به خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام می دادند، مسئول نیستید.

142) به زودی مردم سبک مغز می گویند: چه چیزی مسلمانان را از قبله ای که بر آن بودند [یعنی بیت المقدس، به سوی کعبه] گردانید؟ بگو: مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط از آنِ خداست، هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند.

143) و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتی میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله ای را که بر آن بودی فقط به خاطر این قرار دادیم تا کسانی که از پیامبر پیروی می کنند از کسانی که از اسلام و اطاعت پیامبر برمی گردند [و متعصبانه به قبله پیش از کعبه می مانند] معلوم و مشخص کنیم؛ گر چه این حکم جز بر کسانی که خدا هدایتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نیست که ایمان شما را تباه کند؛ زیرا خدا به همه مردم رئوف و مهربان است.

144) ما گردانیدن رویت را در [جهت] آسمان [چون کسی که به انتظار مطلبی باشد] می بینیم؛ پس یقیناً تو را به سوی قبله ای که آن را بپسندی برمی گردانیم؛ پس رویت را به سوی مسجد الحرام گردان؛ و [شما ای مسلمانان!] هر جا که باشید، روی خود را به سوی آن برگردانید. و مسلماً اهل کتاب می دانند که این تغییر قبله [از بیت المقدس به کعبه] از سوی پروردگارشان [کاری] درست و حق است؛ [زیرا در تورات و انجیلشان خوانده اند که پیامبر اسلام به دو قبله نماز خواهد خواند] و خدا از آنچه [بر ضد پیامبر و مؤمنان] انجام می دهند، بی خبر نیست.

145) به خدا سوگند اگر برای اهل کتاب هر نشانه و دلیلی بیاوری، از قبله ی تو پیروی نمی کنند، و تو هم از قبله ی آنان پیروی نخواهی کرد و [نیز] برخی از آنان [که یهودی اند] از قبله دیگران [که نصرانی اند] پیروی نخواهند کرد. اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، مسلماً در آن صورت از ستمکاران خواهی بود. 

راست گفت خداوند بلند مرتبه و بزرگوار

۰ نظر ۲۰ مرداد ۰۳ ، ۱۸:۳۶

کتابی که در این پست قصد معرفی آن را داریم، کتابی با عنوان " تاوان عاشقی " اثر محمدعلی جعفری می باشد و توسط انتشارات دفتر نشر معارف چاپ گردیده است که 152 صفحه دارد.

این کتاب روایتی مستند از زندگی دو مسلمان شیعه و سنی؛ خلیل ساحوری از شیلی و آلا البواب از فلسطین ( غزه ) است که زندگی این دو نفر در وسط جنگ هشت روزه ی غزه و اسراییل به هم گره میخورد! این کتاب ماحصل بخشی از خاطرات و زندگی خانم آلا با خلیل ساحوری بوده که برای نویسنده ی کتاب تعریف کرده اند و در پایان نیز مصور به عکسهایی گشته که نشان دهنده ی هویت واقعی افراد در این کتاب است.

لذت مطالعه:

ص 25

دکتر حسام نامه ای گذاشت روی میزم.مثل همیشه آتش ریخته بودند توی کفشش. بالای سرم دست به کمر ایستاد. توی چک نویس ترجمه ی انگلیسی اش را نوشتم. صفحه ی ورد را باز کردم برای تایپ. کنترل را از کنار مانیتور برداشتم. سرم را بالا نیاوردم.صدای تلویزیون بلند شد. قناة الاقصی اخباری از ایران پخش می کرد. ناخودآگاه گردنم پرید بالا. زنهای شیعه به خبرنگار جواب می دادند. دکتر حسام شبکه را عوض کرد و غیظ آلود گفت: کافرهای بی دین!

خانم مرام منتظر جواب آزمایش نشسته بود. مثل فنر از جا کنده شد. توپید به دکتر. 

- شیعیان ایرانی شهادتین می گویند! اسلام اجازه نمی دهد شما به آنها بگویی کافر!...

ص 63

از دهانم پرید: از کجا بیاورد اینهمه پول؟

انگار مچم را گرفته باشد، پرید جلو « مگر تاجر نیست؟ این مهریه باید پول خرد ته جیبش باشد!» بعد هم نیش دار گفت: « فکر کردی با هالو طرفی؟!»

زبانم بند آمد. تیرهایم ازدم خطا رفتند. دیدم نمی شود. قدم اول که با دروغ برداشتم باید تا ته دروغ می چیدم روی دروغ! تا کی؟ مرگ یکبار شیون هم یکبار! الله الله.

- حالا که اینطور است بگذار راحتت کنم! خلیل شیعه است، توی قم زندگی می کند و درس طلبگی می خواند. آه هم در بساط ندارد!

حس کسی را داشتم که خودش را از ساختمانی دوازده طبقه انداخته باشد پایین. از سقف کافه تریای هتل آدم.

نمر صبر نکرد حرفم تمام شود. شیطان رفت در جلدش. مثل یک گاو خشمگین با لنگ و لگد افتاد به جانم.

- تحقیق در باره ی شیعه آدم را کافر می کند، بعد تو می خواهی با آنها ازدواج کنی؟!...

۰ نظر ۲۳ خرداد ۰۳ ، ۲۱:۳۶