پاسخ:
سلام و ممنون از حضور و نظر شما. عرض کنم خدمت شما دوست عزیز که اگر دقت کرده باشید منظور از صریح سوال این بود که چرا نام امیرالمومنین علی(ع) به صورت مستقیم در قرآن نیامده تا بحث و اختلافی از بابت امامت و رهبری در بین مسلمانان پیش نیامده بود. یعنی آیه ای مستقل نازل میشد که مثلا می فرمود ای مردم! پس از پیامبرتان، علی ابن ابیطالب امام و مقتدای شماست.بنابراین از همین جهت پاسخی کوتاه ارائه شد. و اما در مورد کلام شما:
1. خلاصه وار عرض کنم خدمت شما که همونطوری که اطلاع دارید پس از آزار و اذیتهای فراوان حضرت ابراهیم(ع) از طرف مردم و بخصوص از طرف آزر ( سرپرست و عمویش )، با تعبیری توهین آمیز از طرف آزر طرد و بسیار آزرده شدند... لذا در دعایی که در آیه ی 84 سوره ی شعرا بهش اشاره شده از خداوند درخواست کردند که: « نامم را بر زبان اقوام آینده نیکو، ( و سخنم را دلپذیر گردان.) ». ...
2. خداوند نیز در آیه ی 50 سوره ی مریم اشاره ای فرمودند مبنی بر مستجاب شدن دعای حضرت ابراهیم(ع) که « و از رحمت خود به آنان عطا کردیم و برای آنها نام نیک و مقام برجسته ای ( در میان همه ی امتها ) قرار دادیم.» [ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً ]
در واقع مخالفین حضرت ابراهیم(ع) می خواستند آنچنان ایشان و دودمانشان را از جامعه ی انسانی طرد کنند که کمترین اثر و خبری از آنها باقی نمانده و برای همیشه فراموش بشوند اما برعکس، خداوند بخاطر ایثار و فداکاری و صبر و استقامت حضرت ابراهیم(ع) نام آن حضرت و دودمانش را با بخشیدن فرزندانی مانند اسحاق و یعقوب علیهم السلام چنان بالا برد که همواره به خیر و نیکی بر سر زبانهای مردم جهان قرار داشته و خواهد داشت. [1]
3. اما اینکه در کنار باقی ماندن نام و آوازه ی خوب و خیر و خوش در معنی لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً ، روایتی از امام صادق(ع) در برخی منابع وجود دارد که لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً رو اینگونه تفسیر و معنا کرده اند که خداى تبارک و تعالى براى او ( حضرت ابراهیم ) و اسحاق و یعقوب علیهم السلام، زبان راستگویی چون على(ع) قرار داده است.
به هر حال؛ درباره محتوای این روایات با قطع نظر از صحت یا عدم صحت برای سند اونها، توجه به چندتا نکته مهم هست:
الف. آیات قرآن به حسب ظاهر و الفاظی که در آن استفاده شده، دلالت بر مفادی دارند که از آنها به عنوان معنای ظاهری یاد شده و بر ما نیز حجتاند و میتوانیم به آنها استناد کنیم.
اما بسیاری از آیات علاوه بر این معنای ظاهری، معانی باطنی را نیز درون خود دارند که عموماً روایات بر این معانی باطنی دلالت میکنند، اگر چه از الفاظ ظاهری آیات، نمیتوان چنین معانی را صریحاً به دست آورد، اما هیچ منافاتی بین این دو معنا نیست.
روایت موجود نیز بر همین مبنا بوده و یکی از معانی باطنی آیه رو بیان میکنه که با فرض قبول روایت، میشه این معنا رو از معانی باطنی آیه دونست.
ب. طبق روایت؛ میتوان آیه را اینگونه معنا کرد: ظاهر اینکه لسان صدق را برایش قرار دهد این است که خداى تعالى در قرون بعدی فرزندى به او دهد که زبان صدق او باشد؛ یعنى لسانى باشد مانند لسان خودش، که مَنویات او را بگوید، همانطور که زبان خود او از آنچه در ذهن او است، سخن میگوید. پس برگشت معنا به این است که خداوند در قرون آخرالزمان کسى را مبعوث کند، که به دعوت وى قیام نماید، مردم را به کیش و ملت او که همان دین توحید است دعوت نماید. [2]
ج. با توجه به مورد ب، این روایت و معنایی که بر اساس آن برای آیه بیان شد، بنابر اعتقاد ما شیعیان است. در عین حال، برخی از اهل سنت نیز شبیه چنین معنایی را برای آیه بیان کردهاند، با این تفاوت که آنها تنها پیامبر اسلام را نام بردهاند و دیگر اسمی از امام علی(ع) و دیگر ائمه نیاوردهاند. و گفتهاند: منظور از لسان صدق، پیامبر اسلام است که با برپایی اسلام و پرستش خداوند نام و اعتقاد ابراهیم را زنده نگه داشت. [3]
برای طولانی تر نشدن کلام در انتها عرض کنم که چنانچه در پاسخ ارائه شده در وبلاگ هم دقت بشه، ذکر شد که درسته نام حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به طور مستقیم در قرآن ( که کلی گو هست نه جزئی گو ) نیامده، اما زیبایی و کمال به اینه که صفات و اخلاق و خصلتهای خوب فردی در قرآن بیان بشه و مردم خودشون مصداقش رو پیدا کنن. نام حضرت علی(ع) مستقیم در قرآن ذکر نشده اما مبرهن هست که با توجه به همین آیات که در شان امیرالمومنین علی(ع) آمده و روایات و احادیث معتبر و متواتر، از خلفای سه گانه و اصحاب و یاران از گذشتگان یا آیندگان، کسی به امیرالمؤمنین علی(ع) نمیرسه و نمیتونه در هیچ زمینه ای برتری پیدا کنه نسبت به اون حضرت. لذا عقل سلیم و به دور از تعصب بی مورد و خشک، قبول میکنه که جانشین شخصی بزرگ مانند پیامبر(ص)، کسی باید باشه که از خود پیامبر(ص) باشه [ ماجرای ابلاغ سوره ی برائت ] و این شخص قطعا امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) هست.
در پایان از شما بخاطر توجه و بیان نظرتون تشکر میکنم.
موفق و موید باشید.
یا امیرالمومنین علی(ع) مدد.
******************************
[1]. تفسیر نمونه . تفسیر آیه ی مذکور
[2]. تفسیر الصافی، ج 4، ص 41
[3]. حائری مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 574، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق؛ مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد (مفتاح الجنان)، مترجم، محقق و مصحح: اعلمی، علاء الدین، ص 304، بیروت، چاپ اول، 1423ق.
در منابع اهل سنت: حاکم حسکانی در کتاب «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل» اشاره دارد: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: آن شب که مرا به معراج بردند، جبرئیل مرا با بال راست خود حمل کرد به من گفته شد که چه کسى را جانشین خود براى اهل زمین قرار دادى؟ گفتم: بهترین اهل آن على بن ابى طالب علیه السلام برادرم و دوستم و دامادم و پسر عمویم را. گفته شد: اى محمد! آیا او را دوست دارى؟ گفتم: آرى اى پروردگار جهانیان. به من گفته شد: او را دوست بدار و امت خود را به دوست داشتن او امر کن، همانا من على اعلى هستم و نام او را از نامهاى خود مشتق کردم و او را على نامیدم، پس جبرئیل فرود آمد و گفت: خداوند بر تو سلام مى رساند و به تو مى گوید: بخوان. گفتم: چه بخوانم؟ گفت: «وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا، وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا»؛ و بخشیدیم به ایشان از جانب رحمتان و قرار دادیم برای ایشان لسان صدق که علی علیه السلام است. (الحافظ الحاکم الحسکانی ، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص: ۴۶۳)
درضمن قرآن صرفا کلی گو نیست و در موارد بسیاری جزئیات را ذکر فرموده.
ممنون