وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

˙•▪●* آموزه های دینی --- پاسخ به سوالات --- مناظرات اصولی و به دور از توهین --- معرفی کتابهای مفید *●▪•˙

˙•▪●* حضرت اشرف الانبیاء محمّد مصطفی(ص) می فرمایند : « هنگامی که بدعتها در میان امّتم ظاهر گردد، بر عالِم است که علم خود را (در رفع بدعتها) اظهار کند؛ و کسی که این کار را انجام ندهد، پس لعنت خدا بر او باد.»

کوچکتر از آنم که چون من، فضائل پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) و امامان پاک از نسل ایشان را بگوید و از ایشان بنویسد. این نوشته ها، مطالبی در حد توان من در حقانیّت دین مبین اسلام و رسول الله (ص) و اهل بیت پاکشان علیهم السّلام و پرده برداری از شبهات و تاریکی هایی است که ذهن برخی را دچار خود کرده است. امید دارم که مورد رضای خدا و رسولش قرار گرفته، شفاعت ایشان و اهل بیتشان را شامل حال این حقیر و خانواده ام کند. *●▪•˙

یا امیرالمؤمنین علی(ع) مدد.

سوال:

به فرض اینکه ابوبکر به عمر دستور داده که به خانه ی حضرت فاطمه(س) هجوم ببرد و دختر پیامبر خدا(ص) به سبب آن هجوم آسیب دیده و به شهادت رسیده باشد؛ پس علی(ع) که شجاعتش زبان زد خاصّ و عام و فاتح خیبر و خندق و... است و نامیان و جنگجویان شجاع از جنگیدن در مقابل او هراس داشتند، چرا خود به پشت در نیامد و پاسخ نداد و یا چرا نجنگید و از خانواده خود دفاع نکرد؟!  بدون تردید احدی از ما نمی پذیرد که همسر و فرزندان چنین شخصی مورد تهاجم قرار گیرند و او در خانه نشسته باشد و بگوید:  لاحول ولا قوّة الاّ بالله...  

پس این مطالب دروغ و از ساخته های ذهن شیعیان است!

 

پاسخ: 

 بیان این حرفها برای تحریک عواطف و احساسات مردم و نوعی عوام فریبی است. بدون تردید امیرالمؤمنین علی(ع) پیشوای غیرتمندان عالم و صاحب دلاوری و شجاعت و زبانزد خاصّ و عام است. بدیهی است که حضرت می خواسته این دین نوپا به حیات خود ادامه دهد اگرچه روح پاک و مبارکش بهای حیات آن باشد و ایشان هرگونه اذیت و آزار و سختی را در این راه و در طول حیات مبارکشان تحمل کرده اند. جایی که لازم به صبر بوده، صبر پیشه کردند؛ نه به واسطه ی خشم پیش رفتند و نه به خاطر ترس و حفظ جان عقب نشستند. این مهاجمان بودند که تجاوز کردند و مرتکب کارهای خلاف شرع و دیانت، غیرت و مردانگی و حتی عرف جاهلی شدند. خلافی از حضرت علی(ع) و صدّیقه ی طاهره(س) در آن حادثه سر نزد و تعدّی و خلاف از جانب مهاجمان بود. و اگر ایراد گرفته شود که چرا حضرت فاطمه به پشت درب رفته و پاسخ داده اند، باید دانست که پاسخ دادن حضرت فاطمه ی زهرا(س) به مهاجمان نیز خلاف و گناهی برای آن حضرت نیست چه آنکه حتّی در بعضی از جاها پیامبر(ص) به زنان خود و امّ ایمن  می فرمود که به کسی که در می زند جواب دهید[1]. 

آیا از رسول اکرم(ص) غیورتر وجود دارد؟! درست است و بدون تردید احدی از ما نمی پذیرد که همسر و فرزندانش مورد تهاجم قرار گیرد و او در خانه نشسته باشد و بگوید لاحول ولا قوّة الاّ بالله. اگر چنین کند قطعا مردم خواهند گفت که او ترسو است و یا اگر با دلاوری شخص مورد نظر مطابقت نداشته باشد، گفته می شود که این ماجرا دروغ است؛ اما اگر مهاجمان بخواهند ما را به معرکه ای بکشانند یا احساسات ما را تحریک کنند تا متشنّج شویم و واکنشی مطابق میل آنها نشان دهیم و اهدافشان را با واکنش خود محقق سازیم چه؟ ؛ در این صورت صبر و سکوت بهترین گزینه است که در غیر این صورت همه ما را سرزنش خواهند کرد! این گروه مهاجم همین را از علی(ع) می خواستند و اگر علی(ع) دست به شمشیر می برد و به خواسته ی آنان پاسخ مثبت می داد، فرصت شناخت حقیقت در فضای پر از شبهه و ترس از حکومت در آن زمان از بین می رفت و به آنان فرصت می داد که همه ی برگهای برنده و همه ی امکانات تحریف و تغییر حقیقت را به دست گیرند. بعدها، از همین درگیری و جنگ امام(ع) در دفاع از خود و اهل بیتش را بهانه ای برای کمرنگ کردن اصل ماجرا و تهاجم خودشان می کردند و اذهان را به سویی میبردند که خود از پیش آن را ساخته و هدف قرار داده بودند. مثلا در صورت دست به شمشیر بردن امام(ع) آنان به راحتی اذهان را مشوّش و تحریک کرده و می گفتند او همان کسی است که پدران و بزرگان شما را در جنگها کشته و ما به منظور حفظ اسلام و وحدت امّت و کرامت مردم و انتظام امور زندگی آنها به این کار اقدام و حضرت علی(ع) را بازداشت نمودیم که ما خیرخواه مردم و در پی قرب خداوندیم و از ایجاد تفرقه و دو دستگی در بین مسلمانان جلوگیری کردیم!! و چه کسی می توانست ادعایشان را تکذیب کند در حالیکه حاکم و بر امور مسلّط هستند و در کنار اموال و مناصبشان، تازیانه و شمشیر داشتند؟!

آیا خلفا از آنچه در خصوص احترام و ارزش حضرت فاطمه ی زهرا(س) در نزد پیامبر(ص) و عموم مسلمانان وجود داشت بی خبر بودند؟! 

چرا فرض نکنیم که استفاده از همین موقعیت و منزلت حضرت فاطمه ی زهرا(س) و پاسخ دادن ایشان در پشت درب منزلشان، برای دفع آنان (مهاجمین) از ساده ترین و آسان ترین و ابتدایی ترین راه ها بود؟ و آیا موقعیت و منزلت والای حضرت فاطمه ی زهرا(س) که در نزد آنان روشن بود، جلوی تهاجم و اذیت و آزارشان را گرفت؟! 

آیا این عیب است که خانه ی مخدّره ای (پرده نشین) چون فاطمه ی زهرا(س) مورد تهاجم قرار گیرد و او از فرزند و همسرش که امام بر حق است و از شرف و دین و رسالتش دفاع کند؟! مگر حضرت زینب(س) مخدّره نبود؟! پس چرا امام حسین(ع) او را با خود به کربلا برد تا با اسارت و مصائبی سخت و جانکاه رو در رو شود و در کوفه و شام در مقابل طاغوتها و جبّاران عصر خود خطبه بخواند و افشاگری کند؟ آیا پرده نشینی و حجاب زن مانع از پاسخگویی از پشت درب است؟! و حتی اگر گفته شود که چرا مثلا فضّه کنیز حضرت زهرا(س) برای پاسخ به پشت درب نیامد، می گوییم کسانی که حرمت شخصی چون حضرت فاطمه ی زهرا(س) را که پیامبر(ص) در موردش فرمود خداوند از خشم او خشم میگیرد را نگه نداشتند و در را به روی وی آتش زده و با لگد باز کردند و بر حضرتش و اهل آن خانه هجوم بردند، آیا ارزشی برای گفته های یک کنیز قائل می شدند؟!!

همچنین باید گفت که آن قدرت و شجاعت مولا امیرالمؤمنین علی(ع) در مقام اعجاز بود و آن سکوت و صبر در مقام سکوت و تسلیم فرمان خدا بودن. همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: « ای رسول! صبور باش همچنان که پیغمبران الوالعزم صبر کردند[2].» ؛

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نیز به امر خداوند صبر کردند.

علاوه بر این پیامبر اکرم(ص) طبق فرمان الهی، مولا امیرالمؤمنین علی(ع) را وصیت به صبر و شکیبایی در برابر این مصیبتهای عظیم نمودند و به ایشان فرموده بودند: یا علی(ع)! پس از من به گرفتاری و ابتلاء و ناراحتی دشوار مبتلا خواهی شد.در این هنگام عکس العملی نشان مده و با آنان نبرد مکن. اگر یار و یاوری یافتی با آنان مبارزه کن و حقّ خود را بگیر، در غیر این صورت سکوت کرده و خون خود را حفظ کن تا هنگامی که مظلومانه به من ملحق گردی. و در آن هنگام نیز امیرالمؤمنین علی(ع) یار و یاوری جز چهارنفر ( سلمان، مقداد، ابوذر و زبیر بن عوام ) نیافتند و بقیه یا در جبهه ی مخالف قرار گرفتند و یا از ترس شمشیر و تازیانه ی مخالفان سکوت اختیار کرده و فقط تماشا می کردند! و حضرت هم طبق سفارش رسول خدا(ص) دست به شمشیر نبرد و جان خود و فرزندان رسول خدا حسن و حسین علیهم السلام و حضرت فاطمه ی زهرا(س) را به خطر نینداخت.

 سلمان میگوید: هنگامی که مهاجمان به خانه ی حضرت حمله کردند و درب خانه را به آتش کشیده و  فاطمه ی زهرا(س) را بین در و دیوار قرار دادند، مولا امیرالمؤمنین علی(ع) ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکُشد که سخن پیامبر اکرم(ص) را به یاد آورد[3]...

چنانچه خود امیرالمؤمنین علی(ع) به عمربن خطّاب فرمودند: ای پسر صحّاک! قسم به آنکه محمّد را به پیامبری مبعوث نمود اگر نبود مقدّری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر(ص) با من نموده است، می دانستی که تو قدرت ورود به خانه ی مرا نداری[4].

وقتی مهاجمین از عهد امیرالمؤمنین با خدا و رسولش(ص) خبر یافتند، فهمیدند که دیگر حضرت پایبند به آن عهد خواهد بود و دست به شمشیر نخواهد برد و همین باعث گستاخی بیشتر آنان گردید، وگرنه خود می دانستند که در همان لحظه ی اول، حضرت آنان را به سزای عملشان می رساند.

------------------------------------------------------------------------

[1]. کشف الیقین ص260 و کشف الغمه ج1ص91 و فرائد السمطین ج1 ص321 و ...

[2] . سوره احقاف آیه ی 35

[3] . کتاب سلیم بن قیس ص150 و الاحتجاج طبرسی ج1 ص127 و مجمع النورین مرندی ص98 و ...

[4] . کتاب سلیم بن قیس ص150 و الهجوم علی بیت فاطمه(س) ص125 و ماساة الزهرا(س) ج2ص155

نظرات  (۲)

ممنون

پاسخ:
یا امیرالمومنین علی (ع) مدد.

سلام. ممنون.
مالک اشتر در آن زمان چند سال داشتند و چه می کردند؟

پاسخ:
سلام.
با بررسی کتب و منابع در دسترس بنده : 
مالک بن یغوث نخعی معروف به مالک اشتر از شاخه ی نخع و از قبیله مذحج و اهالی یمن و از فرماندهان نظامی و بزرگ و از دلاوران شجاع و از یاران خاص امیر المومنین (ع)بود. لفظ «اَشْتَر» نسبت به شخصی به کار می‌رود که پلک چشمش بازگردیده باشد، چون وی بر اثر ضربهٔ شمشیری در جنگ یرموک در سال ۱۵ هجری/۶۳۶ میلادی از ناحیه چشم آسیب دید، وی را «مالک اشتر» می‌گفتند. { دانشنامه ی اسلامی }
 مالک قبل از بعثت رسول اکرم متولد شده بود، ولی از زندگی وی قبل از ورود نمایندگان پیامبر به یمن اطلاعی در دست نیست. وی در سالهای پایانی حیات پیامبر (ص) اسلام آورد و در عهد خلافت خلفا به شام مهاجرت نموده بود. نام مالک اشتر پس از جنگ و پیروزی بر روم شرقی و نشان دادن شجاعت و پیشروی و پیروزی در جنگ بر سر زبانها افتاد و معروف شد، لذا از گذشته ی او اطلاعات زیادی در دسترس نیست. 
پس از آن که تعدیات و انحرافات کارگزاران عثمان از حد گذشت، مردم به ویژه نخبگان براى اصلاح یا عزل عثمان وارد عمل شدند و چون عثمان اصلاح پذیر نبود و حاضر نشد تقاص اعمال بد خود را پس بدهد بر او شوریدند و سرانجام او را به قتل رساندند. از جمله افرادى که براى هدایت عثمان و دست کشیدن او از کارهاى خلاف تلاش فراوان نمود اما به نتیجه نرسید، مالک اشتر بود. لذا او هم به صف طرفداران برکنارى یا قتل عثمان پیوست.
 مالک یکی از بزرگترین و بهترین یاران امیرالمومنین علی(ع) بود تا جاییکه ایشان پس از شنیدن خبر شهادت مالک اشتر به تحریک و نقشه ی معاویه لعنت الله علیه، در مورد ایشان فرمودند: «خدا مالک را رحمت کند. او برای من چنان بود که من برای رسول خدا بودم».
با وجود همچین صفاتی در وجود مالک اشتر بعید است که ایشان در ماجرای سقیفه و جلوتر از آن در ماجرای هجوم به خانه ی حضرت فاطمه ی زهرا حضور داشته باشند و در شمار طرفداران از امیرالمومنین و فاطمه ی زهرا(س) نباشند. لذا با توجه به اینکه نامی از ایشان در این ماجراها برده نشده، و با توجه به توضیحات اولیه ی پاسخ، ایشان در آن موقع حضور نداشتند و در مهاجرت به سر می بردند.... بعدها نیز چندین بار توسط خلفا و حکمرانان به جرم دفاع از خاندان اهل بیت پیامبر تبعید میشدند. برای نمونه سعید بن عاص، والی عثمان در کوفه به دستور عثمان ودر ادامه سیاست تبعیدی که عثمان آن را دنبال میکرد، مالک را به همراه ۹ نفر دیگر به شام تبعید و بعد به کوفه برگرداند و مجددا به حمص تبعید کرد.
بعدها در ماجرای عزل و کشته شدن عثمان ایشان به نزد امیرالمومنین رفته و از طرفداران بزرگ و مبلغین رسالت ایشان گردیدند و از جمله کسانى بودند که در این راه پیش گام شد و جزو نخستین کسانى بودند که با سخنان خود مردم را براى بیعت با آن حضرت تشویق نمودند.


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی