چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۳۰ ق.ظ

سؤال:
پرسش و شبهه ای که به گفته ی برخی از سمت دکتر سهیل زکار ( استاد تاریخ در دانشگاه دمشق ) مطرح شده که امروزه نیز عده ای بر این باورند و از این موضوع دفاع می کنند و آن اینکه خانه های مدینه در زمان رسول خدا(ص) و حتی پس از آن نیز، درهای لنگه دار چوبی نداشته است، بلکه فقط پرده هایی بوده که از ورودی خانه ها و چهارچوب آویزان می شد که نتیجه گرفته می شود که خُب! وقتی خانه های آن موقع درب نداشته است، پس چگونه حضرت فاطمه(س) بین در و دیوار فشرده شده و فرزندش را سقط نموده است؟! و چگونه ممکن است که آن درب چوبی را که وجود نداشته شعله ور کرده و سوزانیده باشند؟!
پاسخ:
اصل بیان و هدف این شبهه انکار وجود درب برای خانه ها در آن زمان است و شاید این ادعا که بگوییم خانه های مدینه در آن زمان درب نداشته است، یک مزاح باشد، زیرا
حتی اگر این شخص و افراد موافق این موضوع، نگاهی گذرا به کتب روایی و یا تاریخی و یا حتی قرآن مجید می انداختند، چنین نکته ای بر قلم و زبان خود جاری نمی کردند. چنانکه خداوند در آیه ی 189 سوره ی بقره به صراحت می فرماید: « وقتی می خواهید وارد خانه شوید، از درب آن وارد شوید.» اگر خانه ها در آن زمان درب نداشته است، پس این آیه در مورد چه کسانی و یا چه خانه هایی نازل شده؟! واقعا گاه بعضی از مطالب چنان سست و بی پایه اند که انسان را به تعجب وا می دارد! در اینجا اصل مسأله که هجوم به خانه ی حضرت فاطمه(س) و آتش زدن درب و به شهادت رسیدن محسن بن علی(ع) و صورت گرفتن آن همه جنایت است فراموش می شود، آن هم مطالبی که با مدارک مستند و محکم ثابت شده است، اما بهانه ای غیر علمی و غیر مستند بر انکار اصل ماجرا آورده می شود! این مثالِ شخصی است که فردی را با ضربه ی چوب به قتل رسانده است و ما این حادثه را با مدارک مستند ثابت کرده باشیم، آنگاه وکیل مدافع قاتل به جای اشکال به اصل اسناد و مدارک ما، برای مغشوش کردن فضا بگوید آیا اصلا چوبهای این شهر کسی را می کُشد یا نه؟!!
قرنهای متمادی پیش از اسلام، مدینه صحنه ی جنگهای داخلی بود و همواره در حالی از آشوب و تشنج به سر می برد. پیامبر اکرم(ص) زمانی به رسالت مبعوث شد که مردم مدینه در هیچ لحظه ای از شبانه روز سلاح خود را بر زمین نمی گذاشتند. حال چگونه می توان تصور کرد که مرد عرب با احتمالات ترسناک فراوانی که از همه طرف او و خانواده اش را در بر گرفته، خانه اش را بدون درب بسازد و رها کند، خصوصا آنگاه که دشمنی بین دو قبیله یا دو گروه باشد که در یک شهر زندگی می کنند مثل قبیله های اوس و خزرج و یا یکی یا هر دو با قبایل یهودی مانند بنی نضیر و ...! بستن دربهای خانه به هنگام شب و یا روز، برای حفظ اهل خانه ضروری است که مبادا انسان یا حیوانی وارد خانه شود که باعث زیان و یا اذیت افراد در خانه شود.
جدا از این، احادیث و روایتهای داستانی مستند بسیاری از معصومین علیهم السّلام اجمعین آمده است که نشان از وجود درب برای خانه ها می دهد که ما برای نمونه شاهد مثالی می آوریم:
رسول خدا(ص) فرمود: هرکس عهده دار کاری شود و درِ خانه اش را به روی مسکین و مظلوم و حاجتمند ببندد، خداوند تبارک و تعالی به هنگام نیازمندی اش، دربهای رحمت خود را به روی او می بندد[1]...
جابر گفت که رسول خدا(ص) فرمود: شب هنگام، درب خانه ها را ببندید و درِ مشکهای آب را محکم نمایید و چراغها را خاموش کنید[2]...
سلمان فارسی روایت کرده که حضرت فاطمه(س) به او فرمود: دیشب در صحن حجره با اندوهی شدید در فراق پیامبر(ص) نشسته بودم و می گریستم. درِ حجره را با دست خودم پیش کرده بودم که درب باز شد و سه کنیز بر من وارد شدند که به زیبایی آنان ندیده بودم[3]...
ابو فدیک می گوید : از محمّد بن هلال درباره مختصات اتاق و حجره ی عایشه پرسیدم. در ضمن پاسخ گفت: درب آن به سوی شام بود... گفتم : آن درب یک مصراع[4] داشت یا دو مصراع؟ گفت: یک مصراع. پرسیدم : از چه جنسی بود؟ پاسخ داد: یا از چوب عرعر بود یا از درخت ساج[5]...
آیا ممکن است که فقط خانه و حجره ی عایشه درب داشته باشد و حجره و خانه ی دیگر همسران پیامبر و بقیه ی افراد و یا خانه ی حضرت فاطمه ی زهرا(س) دخت گرامی آن حضرت دربی نداشته باشد؟!!
در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است که فرمود: من به درِ خانه ی عایشه رفتم. در زدم. گفت: کیست؟ گفتم: منم! علی! گفت: پیغمبر خوابیده[6]....
اگر خانه ها درب نداشته و ورودی آن با پارچه هایی به عنوان پرده بسته می شد، می بایست در احادیث و روایات یا آیه ی قرآن گفته می شد پرده ها را بیندازید، نه اینکه گفته شود درب را ببندید یا از درب وارد شوید یا درب را کوبیدم و ....
روایات و احادیث معتبر در این زمینه و برای اثبات موضوع بسیارند که به نظر می رسد طرح این چند نمونه به عنوان شاهد و دلیل کافی بوده باشد.
---------------------------------------------------------
[1] . مسند احمد ج3 ص 441 و بحارالانوار ج27 ص246
[2] . مسند احمد ج3 ص363 و بحارالانوار ج73 ص177 و مکارم الاخلاق ص128
[3] . بحارالانوار ج91 ص 227 و نهج الدعوات ص5 و دلائل الامامه ص28 و...
[4] . مصراع همان است که در فارسی از آن با عنوان "لنگه" یا "لت" یاد میشود.
[5] . وفاء الوفاء ج۲، ص۴۵۹ و ۴۵۶ و ۵۴۲
[6] . الاحتجاج ج1ص470 و کشف الیقین ص305 و الطرائف ص72
[7]. کتاب مقتل فاطمیه پاسخ به شبهات شهادت حضرت فاطمه ی زهرا (س) از منابع اهل سنت. تحقیق و ترجمه حجّت الاسلام محمد صفری و دکتر حمید ناسخیان