وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

˙•▪●* آموزه های دینی --- پاسخ به سوالات --- مناظرات اصولی و به دور از توهین --- معرفی کتابهای مفید *●▪•˙

˙•▪●* حضرت اشرف الانبیاء محمّد مصطفی(ص) می فرمایند : « هنگامی که بدعتها در میان امّتم ظاهر گردد، بر عالِم است که علم خود را (در رفع بدعتها) اظهار کند؛ و کسی که این کار را انجام ندهد، پس لعنت خدا بر او باد.»

کوچکتر از آنم که چون من، فضائل پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) و امامان پاک از نسل ایشان را بگوید و از ایشان بنویسد. این نوشته ها، مطالبی در حد توان من در حقانیّت دین مبین اسلام و رسول الله (ص) و اهل بیت پاکشان علیهم السّلام و پرده برداری از شبهات و تاریکی هایی است که ذهن برخی را دچار خود کرده است. امید دارم که مورد رضای خدا و رسولش قرار گرفته، شفاعت ایشان و اهل بیتشان را شامل حال این حقیر و خانواده ام کند. *●▪•˙

یا امیرالمؤمنین علی(ع) مدد.

هنگامی که معاویه وارد مدینه شد، دستور داد ابن عباس [1] را حاضر کنند. آنگاه با کمال ناراحتی و خشم به او گفت: شنیده ام هنوز دم از فضائل علی(ع) می زنی! مگر نمیدانی که ذکر فضائل علی(ع) را ممنوع کرده ام؟

ابن عباس: تمام اهل مدینه شاهدند که من به غیر از تفسیر قرآن سخن دیگری بر زبان جاری نمیکنم.

معاویه: تفسیر بگو اما خلاف حقیقت و دروغ معنا نکن و حق نداری دم از فضائل علی(ع) بزنی.

ابن عباس: بسیار خوب! گاهی من این آیه ی شریفه را می خوانم: « وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا. ** و غذای خود را با اینکه به آن علاقه ( و نیاز ) دارند ( بر دوستی خدا ) به مسکین و یتیم و اسیر می دهند.» [2]
از من سوال می کنند خداوند در این آیه از چه کسانی ستایش می کند؟ اگر بگویم آنان علی(ع)،فاطمه(س) و فضّه ی خادمه می باشند، که اشاره به ماجرای سه روز روزه گرفتن آن سه نفر برای سلامتی و بهبودی حسنین علیهم السّلام دارد و در هر سه روز، افطار خود را بر مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند...، آیه را به حقیقت تفسیر کرده ام وگرنه به دروغ و خلاف تفسیر کرده ام.[3]

معاویه: آیات دیگر را برای مردم تفسیر کن.مگر قرآن آیه ی دیگری ندارد؟! 

ابن عباس: بسیار خوب! اینک آیه ای دیگر می خوانم: « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ... ** ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی ( ادای وظیفه ) پیام خدا را نرسانده ای ( و تبلیغ رسالتش را نکرده ای ) و خدا تو را از ( شرّ و آزار ) مردم محفوظ خواهد داشت... » [4]
از من سوال می کنند پیامبر(ص) مامور به ابلاغ چه موضوعی بوده که اگر آن را ابلاغ نمی کرد گویا اصلا رسالت خود را ابلاغ نمی کرده است؟! اگر بگویم پیامبر(ص) در غدیر خم مامور بود تا علی(ع) را به عنوان خلیفه ی بلافصل خود معرفی نماید، آیه را درست تفسیر کرده ام وگرنه بر خلاف واقع سخن گفته ام.[5]

معاویه: مگر حتما باید این آیه را تفسیر کنی؟! آیه ای دیگر بخوان!

ابن عباس: این آیه را تلاوت می کنم گوش کن: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً... ** ای اهل ایمان! زمانی که بخواهید با پیامبر گفتگوی محرمانه کنید، پیش از این کار باید ( مبلغی ) صدقه دهید... » [6]
از من می پرسند آیا کسی به این آیه ی شریفه عمل کرد؟! و باید بگویم که تنها کسی که به این آیه عمل کرد علی(ع) بود. او با اینکه یک دینار بیشتر نداشت، آن را به ده درهم تبدیل کرد و هرگاه می خواست با پیامبر(ص) نجوا کند یک درهم صدقه می داد و اگر خلاف این را بگویم به خداوند دروغ بسته ام و من جرأت آن را ندارم.[7]

معاویه: از آیات دیگر قرآن بخوان!

ابن عباس: « وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَئوفٌ بِالْعِبَادِ. ** و از مردم کسی است که از جان خود در راه رضای خدا می گذرد و خدا نسبت به چنین بندگانیمهربان است. » [8]
از من می پرسند آنکس که جان خود را در راه رضایت خدا بذل نمود کیست؟ اگر بگویم آن شخص علی(ع) بود که در لیلة المبیت به جای پیامبر اکرم(ص) در بستر ایشان خوابید تا اینکه آن حضرت بتواند مخفیانه به مدینه مهاجرت کند، آیه را به حقیقت تفسیر کرده ام وگرنه به خداوند نسبت دروغ داده ام. [9] 

معاویه: از آیات دیگر قرآن بخوان!

ابن عباس: «  قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ... ** بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم نمی خواهم جز دوست داشتن خویشاوندانم... » [10]
از من سوال می کنند خویشاوندان پیامبر(ص) کیانند که محبت آنان عوض مزد رسالت پیامبر اکرم(ص) می باشد؟ اگر بگویم مراد علی(ع)، فاطمه(س) و فرزندان آنهاست درست تفسیر کرده ام وگرنه بر خلاف واقع تفسیر کرده ام و من هرگز این کار را نخواهم کرد. [11]

معاویه: قرآن هزاران آیه دارد! آیه ای دیگر بخوان!

ابن عباس: « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا **  همواره خدا می خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت ( که به روایت شیعه و سنی، علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین علیهم السّلام اند.) ببرد و شما را از هر عیبی پاک کند. » [12]
از من می پرسند آنانی که خداوند هر رجس و پلیدی را از آنها ذایل نموده چه کسانی هستند؟ اگر بگویم آنان اهل بیت پیامبر اسلام(ص) هستند و آن حضرت، علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین علیهم السّلام را نزد خود آورد و گفت اینان اهل بیت منند؛ به راستی سخن گفته ام وگرنه آیه را به دروغ تفسیر کرده ام. [13]

معاویه: مگر در قرآن آیه ی دیگری نیست؟!

ابن عباس: « فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ. ** پس هرکس در باره ی عیسی(ع) بعد از آنکه ( به وحی خدا بر احوال او ) آگاهی یافتی با تو در مقام مجادله برآید، بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما نفوسمان و شما نفوستان را فرا خوانیم و به مباهله برخیزیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. » [14]
از من در مورد داستان مباهله ی پیامبر اکرم(ص) سوال می کنند که باید بگویم پیامبر اکرم(ص) در روز مباهله با نصارای نجران، دو فرزند خود حسن و حسین علیهم السّلام، حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) را با خود همراه کرد و از حضرت علی(ع) تعبیر به نفس و جان خود نمود و اگر بگویم رسول خدا(ص) مردی غیر از امیرالمؤمنین علی(ع) را جهت مباهله با خود همراه کرد قطعا دروغ گفته ام و من هرگز بر خلاف واقع آیه ای را تفسیر نمی کنم. [15]

معاویه: آیه ای دیگر بخوان!

ابن عباس: « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ. ** ولیّ ( امر و یاور ) و سرپرست شما تنها خدا و رسول اوست و مومنانی که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند. » [16]
اگر از من بپرسند آنکس که بعد از خدا و رسول او بر مردم ولایت دارد و دارای این صفات بوده کیست؛ باید بگویم که او علی(ع) است که در این صورت به نحو حقیقت سخن رانده ام وگرنه آیه را برخلاف حقیقت تفسیر کرده ام.[17]

معاویه: آیه ای دیگر را برای مردم تفسیر کن! مگر قرآن فقط شامل همین آیاتی بود که در شان علی(ع) تفسیر کردی؟

ابن عباس: « وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ. ** کافران می گویند: تو فرستاده [خدا] نیستی. بگو: کافی است که خدا [ با آیات محکم و استوار قرآنش ] و کسی که دانش کتاب ( علم قرآن ) نزد اوست، میان من و شما [نسبت به پیامبری ام] گواه باشند. . » [18]
مردم از من سوال می کنند آن کس که در نزد او تمام علم قرآن بوده چه کسی است؟ اگر بگویم حضرت علی(ع) است به راستی سخن گفته ام زیرا از پیامبر اکرم(ص) سوال شد آن کسی که تمام علم قرآن در نزد اوست کیست؟ فرمودند علی(ع) است. و همچنین بارها فرمودند من شهر علم و علی(ع) به منزله ی درب آن است. پس هرکس دانش می خواهد باید از درب آن وارد شود.( دست به دامن علی(ع) شود.) [19]

معاویه: مگر حتما باید این آیه را تفسیر کنی؟! آیه ای دیگر بخوان و تفسیر کن.

ابن عباس: « وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ. **  نگاهشان دارید که باید بازپرسی شوند.» [20]
یعنی از ولایت و دوستی علی بن ابیطالب(ع) از آنها سوال می شود و من غیر از این سخن اگر بگویم آیه را بر خلاف حقیقت تفسیر کرده ام. [21]

معاویه دید هرچه سعی می کند تا ابن عباس لب از ذکر فضائل علی(ع) ببندد موفق نمی شود؛ لذا ابن عباس را مرخص کرد و به او گفت: از این پس حق نداری هیچ یک از آیات قرآن را برای مردم تفسیر کنی!

----------------------------------------

[1]. عبدالله، فرزند عباس بن عبدالمطلب عموی ناتنی حضرت محمد(ص) و لبابه بنت حارث که مشهور به ابن عباس بوده و سه سال قبل از هجرت و زمانی که خاندان هاشمی در شعب ابوطالب بودند به دنیا آمد و همانند مادرش که قبل از هجرت مسلمان شده بود، مسلمان گشت. او صحابه و  پسر عموی پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) بوده و از یاران سه امام اول شیعیان بود. ابن عباس حضرت علی(ع) را شایسته ی مقام خلافت می‌دانست و با خلفای سه گانه نیز همکاری داشت؛ او در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان به طرفداری از حضرت علی(ع) حضور یافت و از طرف امام استانداری بصره را بر عهده گرفت. روایات فراوانی از طریق شیعه و سنی از ابن عباس نقل شده است. کتاب تفسیری منسوب به او، بارها به چاپ رسیده است. وی جد خلفای بنی عباس نیز به شمار می‌آید.
[2]. سوره ی انسان آیه ی 8
[3]. تفسیر ثعلبی ج 10، ص 99 . الاصابة ی ابن حجر ج 8، ص 281
[4]. سوره ی مائده آیه ی 67
[5]. الغدیر علامه امینی ج3 ص 438 - 424
[6]. سوره ی مجادله آیه ی 12. این آیه به آیه ی نجوا معروف است.
[7]. ذخائر العقبی طبری ص 109 . فتح الباری ابن حجر ج11 ص 68
[8]. سوره ی بقره آیه ی 207 . این آیه به آیه ی ابتغی شهرت دارد.
[9]. تفسیر ثعلبی ج6 ص 479 . تفسیر فخر رازی ج3 ص 222
[10]. سوره ی شوری آیه ی 23. این آیه به آیه ی مَوَدَّت مشهور است.
[11]. شواهد التنزیل ج2 ص204 . میزان الاعتدال ج3 ص 347
[12]. سوره ی احزاب آیه ی 33 . این آیه به آیه ی تطهیر معروف است.
[13]. صحیح مسلم ج7 ص130 . مسند احمد ج4 ص107
[14]. سوره ی آل عمران آیه ی 61 . این آیه به آیه ی مباهله مشهور است.
[15]. حقائق التنزیل زمخشری ج1 ص434 . تفسیر رازی ج8 ص86
[16]. سوره ی مائده آیه ی 55 . این آیه به آیه ی ولایت مشهور است.
[17]. شواهد التنزیل ج1 ص230 . تفسیر ثعلبی ج4 ص80
[18]. سوره ی رعد آیه ی 43 . این آیه به آیه ی علم الکتاب مشهور است.
[19]. تفسیر ثعلبی ج5 ص303 . تفسیر قرطبی ج9 ص336
[20]. سوره ی صافات آیه ی 24 . این آیه به آیه ی سوال شهرت دارد.
[21]. تاریخ بغداد ج10 ص355 . تفسیر آلوسی ج23 ص80

نظرات  (۱)

۰۵ خرداد ۰۴ ، ۰۶:۲۱ سیدمحسن ساغروانیان

متاسفانه این حدیث جعلی است. تمام مطلب اینگونه نیست فقط بخش‌هایی در کتاب بحارالانوار مجلسی آمده است.

پاسخ:
سلام علیکم. خیر مقدم. 
این روایت جعلی نبوده و با اختلافی جزئی در کتب تاریخی شیعه و اهل سنت ثبت شده است و عدم ذکر کامل یک روایت در یک منبع (مانند بحارالانوار) به تنهایی دلیل بر جعلی بودن آن نیست و این موضوع نیاز به تحلیل دقیقتری دارد. برای درک این مسئله باید به چند نکته کلیدی توجه کرد:

۱. روش علامه مجلسی در بحارالانوار
بحارالانوار یک دائرةالمعارف حدیثی است نه یک کتاب حدیثی با اسناد کامل.

علامه مجلسی معمولاً گزیده‌هایی از روایات را نقل می‌کند نه متن کامل آنها را.

ایشان در مقدمه بحار تصریح می‌کند که گاه بخشی از روایات را برای جلوگیری از طولانی شدن متن حذف می‌کند.

۲. معیارهای تشخیص حدیث جعلی
جعلی بودن یک روایت به این عوامل بستگی دارد نه صرفاً عدم ذکر کامل آن در یک کتاب:

سند روایت (وجود راویان ضعیف یا کذاب)

متن روایت (مخالفت با قرآن، عقل یا قطعیات تاریخی)

شواهد خارجی (تأیید یا رد منابع دیگر)

۳. مثال کاربردی درباره همین روایت
بخشی که در بحارالانوار آمده (استناد ابن عباس به آیات ولایت و مباهله) مؤید توسط منابع معتبر دیگر است.

بخشی که نیامده (مثلاً جملات دقیق معاویه) در الاحتجاج طبرسی و دیگر منابع آمده است.

این تکمیل پازل توسط منابع مختلف نشان‌دهنده صحت روایت است نه جعلی بودن آن.

4. نتیجه‌گیری علمی
عدم ذکر کامل یک روایت در بحارالانوار تنها در صورتی می‌تواند شک برانگیز باشد که:

هیچ منبع معتبر دیگری آن را نقل نکرده باشد

محتوای آن با قطعیات دینی در تضاد باشد

سند ضعیف یا راویان مجهولی داشته باشد

در مورد این مناظره، از آنجا که:

منابع معتبر متعدد آن را نقل کرده‌اند

محتوای آن با قرآن و تاریخ سازگار است

راویان آن ثقه هستند

حتی اگر بحارالانوار تنها بخشی از آن را نقل کرده باشد، دلیلی بر جعلی بودن کل روایت نیست. این دقیقاً مانند آن است که بگوییم چون یک تاریخدان معاصر تمام جزئیات یک واقعه را ننوشته، پس آن واقعه رخ نداده است!


----------------------------------------------------------------------------------- 
شرح واقعه و مستندات آن
این رویداد در چند منبع معتبر آمده است، از جمله:

۱. کتاب "المناقب" اثر ابن مغازلی شافعی (متوفای ۴۸۳ ق)
وی در این کتاب (ص ۲۴۹، حدیث ۲۹۳) نقل میکند:

"روزی معاویه به ابن عباس گفت: از فضائل علی(ع) برای ما بگو! ابن عباس شروع به تلاوت آیات قرآن کرد و هر آیه را به فضیلتی از امام علی(ع) مرتبط ساخت. معاویه گفت: آیه دیگری بخوان! ابن عباس آیه دیگری خواند و باز هم در شأن علی(ع) تفسیر کرد. این روند ادامه یافت تا جایی که معاویه عصبانی شد و گفت: بس است! دیگر از قرآن برای ما نخوان!"

۲. "کشف الغمه" اثر اربلی (ج ۱، ص ۳۹۵)
اربلی مینویسد:

"معاویه از ابن عباس خواست که فضائل علی(ع) را بیان کند. ابن عباس آیات زیادی را در شأن ایشان تفسیر کرد، مانند آیه مباهله، آیه تطهیر، آیه مودت و... معاویه هر بار میگفت: آیه دیگری بخوان! تا اینکه خشمگین شد و گفت: اگر اینگونه ادامه دهی، مردم به علی(ع) روی میآورند و حکومت من متزلزل میشود!"

۳. "احقاق الحق" قاضی نورالله شوشتری (ج ۴، ص ۲۹۰)
این کتاب با استناد به منابع اهل سنت، این مناظره را با تفصیل بیشتری نقل کرده و تأکید میکند که معاویه از ترس تأثیر سخنان ابن عباس بر مردم، او را از ادامه تفسیر بازداشت.

واکنش معاویه و پایان مناظره
معاویه پس از شنیدن تفسیرهای ابن عباس:

ابتدا با تمسخر میگفت: "آیه دیگری بخوان!"

سپس وقتی دید ابن عباس برای هر آیه، فضیلتی از امام علی(ع) بیان میکند، به او گفت: "اگر این آیات را برای مردم بخوانی، همه به سوی علی(ع) گرایش پیدا میکنند!"

در نهایت، او را از ادامه تفسیر منع کرد و حتی تهدیدش نمود.
------------------------------------------------------------------------- 

استناد به بحارالانوار:

۱. جلد ۳۵، صفحه ۲۰۵ (باب فضائل أمیرالمؤمنین علیه السلام)
در این بخش، علامه مجلسی از کتاب «تفسیر فرات کوفی» نقل میکند که:

"معاویه از ابن عباس پرسید: آیا در قرآن فضیلتی برای علی(ع) وجود دارد؟ ابن عباس پاسخ داد: آری، سپس آیات ولایت، مباهله، تطهیر و مودت را خواند. معاویه هر بار میگفت: آیه دیگری بخوان! تا اینکه خشمگین شد و گفت: بس کن! اگر مردم اینها را بشنوند، دیگر به سوی ما بازنمیگردند."

۲. جلد ۴۱، صفحه ۱۳۷ (باب احتجاجات ابن عباس)
در اینجا مجلسی از کتاب «الاحتجاج» طبرسی (ج۱، ص۳۰۶) نقل میکند که:

"ابن عباس در حضور معاویه آیات قرآن را در فضائل علی(ع) تفسیر میکرد. معاویه با ناراحتی گفت: ای ابن عباس! تو هر آیهای را میخوانی، آن را به نفع علی(ع) تفسیر میکنی! گویی قرآن فقط درباره او نازل شده است!"

مقایسه با منابع دیگر

در بحارالانوار، علامه مجلسی عمدتاً از منابعی مانند تفسیر فرات کوفی و الاحتجاج طبرسی نقل میکند، در حالی که در منابع اهل سنت (مثل المناقب ابن مغازلی) نیز روایات مشابهی وجود دارد.

تفاوت جزئی در نقلها این است که در برخی منابع، معاویه صراحتاً میگوید: "اگر مردم این فضائل را بشنوند، حکومت من سقوط میکند!"، اما در بحارالانوار بیشتر بر ناتوانی معاویه در پاسخگویی تأکید شده است.

نتیجه گیری
آری، این مناظره در بحارالانوار آمده، اما علامه مجلسی آن را به صورت پراکنده و با ارجاع به منابع دیگر نقل کرده است. اگر به دنبال متن کاملتر هستید، میتوانید به «الاحتجاج» طبرسی یا «تفسیر فرات کوفی» مراجعه کنید که اصل این روایت در آنها با تفصیل بیشتری وجود دارد.

---------------------------------------------------------------------- 

در پایان عرض شود که خیر! این روایت جعلی نیست و دلایل متقن برای صحت آن وجود دارد:

۱. استناد به منابع معتبر کهن
این مناظره در منابع قرن سوم تا پنجم هجری از جمله:

المناقب ابن مغازلی شافعی (متوفای ۴۸۳ق) - از علمای برجسته اهل سنت

تفسیر فرات کوفی (قرن ۳ق)

الاحتجاج طبرسی (قرن ۶ق)
نقل شده است. این قدمت تاریخی احتمال جعل را بسیار کاهش می‌دهد.

۲. تواتر معنوی
موضوع کلی مناظره (استناد ابن عباس به آیات قرآن در فضائل امام علی(ع) و عجز معاویه از پاسخ) در منابع متعدد شیعه و سنی با الفاظ مختلف نقل شده که نشان‌دهنده اصالت محتوایی آن است.

۳. سندشناسی
طبرسی در الاحتجاج سند روایت را به محمد بن عباس و او به ابن عقدۀ (از محدثان بزرگ شیعه) رسانده که از نظر رجالی مورد اعتماد هستند.

۴. تناسب تاریخی
الف) ابن عباس به عنوان مفسر بزرگ قرآن و مدافع امام علی(ع) در تاریخ ثبت شده است.
ب) معاویه در منابع تاریخی متعدد (حتی سنی) به جلوگیری از نشر فضائل اهل بیت(ع) شهرت دارد، مانند:

دستور به لعن امام علی(ع) بر منابر

ممنوعیت نقل حدیث در فضائل اهل بیت

۵. عدم تناقض با قرآن و سنت
محتوای روایت کاملاً با:

آیات قرآن درباره اهل بیت(ع)

روایات متواتر فضائل امام علی(ع)

سیره تاریخی ابن عباس و معاویه
همخوانی دارد.

نتیجه نهایی:
با توجه به قدمت منابع، تواتر معنوی، اسناد معتبر و انطباق تاریخی، این روایت صحیح است و ادعای جعلی بودن آن بدون ارائه دلایل مستند قابل پذیرش نیست. البته ممکن است در برخی نقل‌ها تفاوت‌های جزئی وجود داشته باشد که طبیعی است، اما اصل روایت مورد تأیید است.

واسلام علی من اتبع الهدی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی