حیات و مرگ
سپس بر هریک در حیات او اجلی معین کرد و بر زندگانی وی مدتی مقرر داشت که گامهای او در زندگانی، قدمی است که به سوی اجل خود می رود و به رفتن سالهای عمر روزگار، آن اجل معین فرا می رسد، تا هنگامی که آن آخرین قدم را برداشته و حساب عمر به پایان رسد و خدا قبض روح او کند و به جانب منزلی که دعوتش فرموده اند که یا سرمنزل ثواب کامل حق است یا منزل شقاوت و قهر و عقاب خداست، رهسپار شود.
پاداش و کیفر
تا در آن عالم خدای متعال به عدل، آنان را که بدکارند به کیفر کردار بدشان برساند و آنان که نیکوکارند، پاداش نیکو عطا کند که کار خدا عدل است. و اسماء مبارک و اوصاف کمالیه اش پاک و منزّه است و لطف و احسان و نعمتهایش بر خلق آشکار است و ابدا کسی را حق سوال و چون و چرا در کار خدا نیست، اما همگان در پیشگاه او مورد سوال واقع می شوند.
نتیجه ی شناختن خدای تعالی
و ستایش مخصوص خدای متعال است که اگر شناختن اوصاف جمال و کمالش را از بندگان منع کند، بواسطه ی ابتلاء و امتحان به احسانهای پی در پی و اعطای نعمتهای گوناگون، همانا خلق به صرف نعمات الهی، ستایش او نکنند و به توسعه ی رزق و تعیش پرداخته و شکرش بجا نیاورند و اگر مردم چنین شوند، همانا از حدود انسانیت به سرحدّ حیوانیت داخل شوند؛ چنانکه خدا وصفشان کرده در کتاب محکمش که: « حیوان هستند و بلکه از حیوان گمراه تر ».
شکرگزاری، نعمتی از جانب پروردگار
و ستایش مخصوص خداست که خود را به ما شناسانید و از نعمت بی نهایت شکرش، بهره ای به ما الهام کرد و از درهای نامنتهای علم، به ربوبیّتش برخی را بر ما گشود و از لطفش به مقام رفیع اخلاص در توحید و یگانگی خود ما را راهنمایی کرد و از شائبه ی شرک و الحاد و شک و تردید در امرش دور گردانید.
================================
صحیفه ی سجادیه. ترجمه ی مرحوم الهی قمشه ای. ص21الی 23. انتشارات انتظار مهر