وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

˙•▪●* آموزه های دینی --- پاسخ به سوالات --- مناظرات اصولی و به دور از توهین --- معرفی کتابهای مفید *●▪•˙

˙•▪●* حضرت اشرف الانبیاء محمّد مصطفی(ص) می فرمایند : « هنگامی که بدعتها در میان امّتم ظاهر گردد، بر عالِم است که علم خود را (در رفع بدعتها) اظهار کند؛ و کسی که این کار را انجام ندهد، پس لعنت خدا بر او باد.»

کوچکتر از آنم که چون من، فضائل پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) و امامان پاک از نسل ایشان را بگوید و از ایشان بنویسد. این نوشته ها، مطالبی در حد توان من در حقانیّت دین مبین اسلام و رسول الله (ص) و اهل بیت پاکشان علیهم السّلام و پرده برداری از شبهات و تاریکی هایی است که ذهن برخی را دچار خود کرده است. امید دارم که مورد رضای خدا و رسولش قرار گرفته، شفاعت ایشان و اهل بیتشان را شامل حال این حقیر و خانواده ام کند. *●▪•˙

یا امیرالمؤمنین علی(ع) مدد.

ویژگی های قرآن و احکام اسلام:

کتاب پروردگار میان شماست، که بیان کننده ی حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مُقیّد و محکم و متشابه می باشد. عبارات مجمل خود را تفسیر و نکات پیچیده ی خود را روشن می کند. از واجباتی که پیمان شناسایی آن را گرفت و مستحبّاتی که آگاهی از آنها لازم نیست.قسمتی از احکام الهی در قرآن واجب شمرده شده که ناسخ آن در سنت پیامبر(ص) آمده |1| و بعضی از آن در سنت پیامبر(ص) واجب شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است. بعضی از واجبات، وقت محدودی داشته که در آینده از بین رفته است|2|. محرّمات الهی از هم جدا می باشند؛ برخی از آنها، گناهان بزرگ است که وعده ی آتش دارد و بعضی کوچک که وعده ی بخشش داده است و برخی از اعمال که اندکش مقبول و در انجام بیشتر آن آزادند.

فلسفه و ره آورد حج:

خدا حجّ خانه ی محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه ای که آن را قبله گاه انسانها قرار داده که چونان تشنگان به سوی آن روی می آورند و همانند کبوتران به آن پناه می برند. خدای سبحان کعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خویش و نشانه ی اعتراف آنان به بزرگی و قدرت خود قرار داد و در میان انسان ها شنوندگانی را برگزید که دعوت او را برای حج اجابت کنند و سخن او را تصدیق نمایند و پای بر جایگاه پیامبران الهی نهند. همانند فرشتگانی که بر گرد عرش الهی طواف می کنند، و سودهای فراوان در این عبادتگاه و محل تجارت زائران به دست آورند و به سوی وعده گاه آمرزش الهی بشتابند. خدای سبحان کعبه را برای اسلام نشانه ی گویا، و برای پناهندگان، خانه ی امن و امان قرار داد. ادای حق آن را واجب کرد و حج بیت الله را واجب شمرد و بر همه ی شما انسانها مقرر داشت که به زیارت آن بروید و فرمود: آنکس که توان رفتن به خانه ی خدا را دارد، حج بر او واجب است و آنکس که انکار کند، خداوند از همه ی جهانیان بی نیاز است.|3| 

کتاب شریف نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 25 الی27

====================

|1|. مانند آیه ی 15 سوره ی نسا که می فرماید: « و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، 4 نفر از شما مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبید؛ اگر گواهی دادند، آن زنان را در خانه ها ( ی خود ) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا اینکه خداوند برای آنها راه نجاتی قرار دهد».  این حکم برداشته شده و طلاق و رجم، جای آن را گرفته است.

|2|. مانند دستور نماز خواندن به طرف بیت المقدس که موقتی بود و با آیه ی 144 سوره ی بقره حکم آن برداشته شد و نماز به سوی کعبه واجب گردید.

|3|. سوره ی آل عمران آیه ی 97

۰ نظر ۰۱ مهر ۰۰ ، ۰۶:۰۰

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

57) و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم و « منّ »  = { نوعی سمغ شیرین گیاهان } و « سلوی » = { پرنده ای مانند بلدرچین } را برای شما فرستادیم ( و گفتیم: ) « از نعمتهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید.» و ( آنها کفران کردند، ولی با این کار،) آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم می نمودند.

58) و ( یاد کنید ) زمانی را که گفتیم در این شهر ( بیت المقدس ) وارد شوید و از نعمتهای فراوان آن از هرجا می خواهید بخورید و از در ( معبد بیت المقدس ) با خضوع وارد گردید و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز.  تا خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.

59) اما افراد ستمکار این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود ( به صورتی استهزا آمیز ) تغییر دادند. لذا بر ستمکاران در برابر این نافرمانی، عذابی از آسمان فرستادیم.

60) و ( به یاد آورید ) زمانی را که موسی برای قوم خویش آب طلبید، به او گفتیم: عصای خود را بر آن سنگ مخصوص بزن! ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشید آنگونه که هر طایفه ( از طوایف دوازده گانه ی بنی اسراییل ) چشمه ی خود را می شناختند ( و گفتیم:) از روزی خداوند بخورید و بیاشامید و در زمین به فساد نکوشید.

61) و ( نیز به یاد آورید ) زمانی را که گفتید: ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم. از پروردگارت بخواه که از آنچه زمین می رویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش برای ما فراهم سازد. موسی گفت: آیا غذای پست تر را به جای غذای بهتر انتخاب می کنید؟! ( اکنون که چنین می خواهید ) در شهری فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید ( در آنجا ) برای شما هست. و مُهر ذلت و نیاز بر آنها زده شد و به خشم خداوند گرفتار شدند؛ چراکه آنان نسبت به آیات خداوند کفر می ورزیدند و پیامبران را به ناحق می کشتند. این به خاطر آن بود که نافرمانی کرده و تجاوز می نموده اند.

راست گفت خداوند بلندمرتبه و بزرگوار 

۰ نظر ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۲۴

هیچگاه از روی ظاهر، کسی را قضاوت نکنید...


مدت زمان: 7 دقیقه و 36 ثانیه

۱ نظر ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۱۶:۰۷

 

مدت زمان: 3 دقیقه و 51 ثانیه

۰ نظر ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۶:۳۵

در اینجا یکی از عنصرهای فرومایه را به شما معرفی می کنم تا ببینید که کار بشر در بی ارادگی و دنیا پرستی و بوقلمون صفتی به کجا می رسد و ببینید که مردمی واقعا می توانند هر بامداد در قیافه ای جز آنچه دیروز بوده اند در میان اجتماع ظاهر شوند و روزی برای خدا و روزی بر خدا شمشیر بکشند و روزی یار علی(ع) باشند و روزی دشمن او. روزی کُشنده ی امام حسین(ع) باشند و روزی خونخواه او!!

شبث بن رِبعی، یعنی همین مردی که اکنون یکی از فرماندهان سپاه عراق است و از کُشندگان امام حسین(ع)، در دوران جاهلیت فردی سرشناس به‌شمار می‌رفت. او شیخ و بزرگ مردم مصر و ساکن کوفه بود. او مردی هزارچهره و خونریز و منافق بود.

شبث بخاطر ضعف و سستی در ایمان، دائم با نفاق و سرگردانی خویش بین حق و باطل دست و پنجه نرم می کرد و عاقبت این سست عنصری و داشتن ایمانی توخالی و عاری از شناخت و معرفت و همیشه جواب مثبت دادن به هوای نفس؛  او را در جبهه ی باطل قرار داد...

روزی در زمان پیامبر اسلام ایشان را درک کرده و مسلمان شد و روزی مؤذّن سجّاح بود و هنگامی که این زن در میان قبیله ی بنی تمیم ادعای پیغمبری کرد، شبث از اسلام مرتد شد و مؤذّنی او را قبول کرد!!

{ ام صادر بنت اوس بن حق بن اسامه یا بنت حارث بن سوید بن عقفان معروف به سَجّاح، زنی طالع بین بود که مانند تعدادی از افراد دیگر در شبه جزیره عربستان نظیر مسیلمه ی کذّاب، پس از وفات حضرت محمد(ص)، ادعای پیامبری نمود و رهبری قبیله خود را به دست گرفت و مانند افراد با ادعاهای مشابه به امید گرفتن قدرت سیاسی و نظامی عربستان از دست دولت مرکزی مدینه شروع به فعالیت نمود. }

و آنگاه که کار سجّاح به رسوایی کشید، شبث دوباره به اسلام روی آورد و در موقع کشته شدن عثمان در کشتن وی دست به کار بود، سپس از اصحاب علی(ع) به شمار آمده، بعدها بر همان علی ابن ابیطالب(ع) خروج کرد و در ردیف دشمنان وی قرار گرفت و همراه خوارج بود، روزی هم از خارجی بودن توبه کرد و کنار رفت و در سال 61 هجری در کشتن امام حسین(ع) و یاران وی شرکت داشت و از افراد موثر در این امر بود.

شبث در واقعه ی کربلا، از کسانی بود که به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آن حضرت خواست تا به کوفه بیاید؛ اما با تسلط ابن زیاد بر کوفه تغییر موضع داد و در پراکنده کردن اهالی کوفه از اطراف مسلم بن عقیل نقش به سزایی داشت و در روز عاشورا فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت.

سخن امام حسین(ع) در مقابل اینان به اینجا رسید که گفت: نه به خدا قسم مانند بیچارگان و فرومایگان دست بیعت به اینان نمیدهم و چون بندگان از میدان نبردِ با زورگویان نمی گریزم و از شرّ شما مردم و هر متکبّری که ایمان به روز حساب نیاورده است به پروردگار خویش پناه می برم.

در کربلا تدریجا مقدمات شروع جنگ فراهم شد و عمربن سعد تیری به کمان گذاشت و به سوی سپاه اباعبدالله(ع) رها کرد و گفت نزد امیر ابن زیاد شاهد باشید که من پیش از همه جنگ را شروع کردم. جنگ تا حدود ظهر به شدت ادامه داشت و بیشتر اصحاب امام(ع) به شهادت رسیدند و امام(ع) نماز ظهر را با بقیه ی اصحاب خود به صورت نماز خوف یعنی دو رکعت بجای آورد، و بعد از نماز جنگ همچنان ادامه یافت تا آنکه از جوانان بنی هاشم کسی باقی نماند و آنان هم یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و حتی پسران خُردسال و شیرخوارگان هم فیض شهادت را یافتند و تدریجا همان ساعتی فرا رسید که جریان تاریخ اسلام را تغییر داد و در نخستین صفحات تاریخ افتخار شهادت را برای اینان نوشت.

گذشت تا روزی هم که مختار بن ابی عبید ثقفی به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کرد، شبث که خود از کشندگان امام حسین(ع) و در ردیف دشمنانش قرار گرفته بود، در انتقام گرفتن از کشندگان امام حسین(ع) با مختار همکاری و همراهی داشت اما زمانی که سپاه مختار به فرماندهی ابراهیم بن مالک اشتر برای مقابله با سپاه شام خارج شد، اشراف کوفه بر ضد مختار شورش کردند و شبث بن ربعی همراه با شمر بن ذی الجوشن و محمد بن اشعث بن قیس از فرماندهان اصلی شورش بودند. مختار در پی ابراهیم بن مالک اشتر فرستاد تا با سپاه بازگردد و شورش را سرکوب کند. شبث، در پی انتشار خبر بازگشت ابراهیم بن مالک اشتر، تغییر موضع داد و به مختار پیغام داد که: «ما از عشیره ی تو و دست راست تو هستیم. به خدا سوگند با تو نبرد نمی‌کنیم و از این بابت به ما اطمینان داشته باش! » مختار به درخواست او اعتنایی نکرد و ابراهیم بن مالک را به مقابله او اعزام کرد. پس از شکست این شورش، مختار به تعقیب قاتلان امام حسین(ع) پرداخت. شبث بن ربعی و شمر بن ذی‌الجوشن و تعدادی از عاملان واقعه کربلا به سوی بصره گریختند. مختار گروهی را به تعقیب آن‌ها فرستاد که شمر را کشتند، اما شبث به بصره فرار کرد و در آنجا مصعب بن زبیر را به جنگ با مختار تحریک کرد و در قتل مختار مشارکت نمود و عاقبت در حدود سال 80 هجری دنیا از وجودش آسوده گشت.

چنین مردمی که کمتر بهره ای از معنویت و روحانیت ندارند، کجا می توانند از روح ملکوتی حسین بن علی(ع) استفاده کنند و کجا ممکن است که از انعکاس شعاع های نفس مطمئنه ی امام(ع) در نفوس بی استعداد تباه شده ی خود بهره مند گردند.

قطعا همینطور است و روزی مانند روز حسین بن علی(ع) نیست وَ سلامٌ علیهِ یومَ وُلِدَ و یومَ یَموتُ و یومَ یبعثُ حیاً.

 ===================================

منابع:

1) بررسی تاریخ عاشورا، دکتر محمدابراهیم آیتی، صفحات 149 و 150. به اهتمام مرحوم استاد علی اکبر غفاری

2)ویکی شیعه

3)دانشنامه ی اسلامی.ویکی اهل البیت

۰ نظر ۳۰ مرداد ۰۰ ، ۰۶:۰۰