وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. سوره احزاب. آیه 33

وبلاگ اهل البیت علیهم السّلام

˙•▪●* آموزه های دینی --- پاسخ به سوالات --- مناظرات اصولی و به دور از توهین --- معرفی کتابهای مفید *●▪•˙

˙•▪●* حضرت اشرف الانبیاء محمّد مصطفی(ص) می فرمایند : « هنگامی که بدعتها در میان امّتم ظاهر گردد، بر عالِم است که علم خود را (در رفع بدعتها) اظهار کند؛ و کسی که این کار را انجام ندهد، پس لعنت خدا بر او باد.»

کوچکتر از آنم که چون من، فضائل پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) و امامان پاک از نسل ایشان را بگوید و از ایشان بنویسد. این نوشته ها، مطالبی در حد توان من در حقانیّت دین مبین اسلام و رسول الله (ص) و اهل بیت پاکشان علیهم السّلام و پرده برداری از شبهات و تاریکی هایی است که ذهن برخی را دچار خود کرده است. امید دارم که مورد رضای خدا و رسولش قرار گرفته، شفاعت ایشان و اهل بیتشان را شامل حال این حقیر و خانواده ام کند. *●▪•˙

یا امیرالمؤمنین علی(ع) مدد.

کتابی که در این پست قصد معرفی آن را داریم، کتابی ارزشمند با عنوان الاحتجاج علی اهل اللجاج بوده که کتابی کلامی و به زبان عربی؛ نوشته ی ابومنصور، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علمای قرن ششم قمری است که ترجمه ی فارسی آن با عنوان احتجاج از علامه احمد ابن علی ابن ابی طالب طبرسی ( با نام آشنای احتجاج علامه طبرسی) در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.

این کتاب در بیان احتجاحات (بحث و استدلال) پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و برخی از پیروان آنها با مخالفان خود از فرقه‌های مختلف است. برخی از عالمان شیعی در انتساب کتاب اشتباه کرده و آن را به فضل بن حسن طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان نسبت داده‌اند. 

علامه طبرسی در مقدمه الاحتجاج می‌گوید:

آن چه باعث شد من چنین کتابی تألیف کنم، این بود که عده‌ای از شیعیان امامیه دست از استدلال و بحث با مخالفان برداشته‌اند و می‌گویند این کار بر ما روا نیست زیرا پیامبر و ائمه (ع) هیچ گاه جدال نکرده‌اند و به شیعه نیز چنین اجازه‌ای نداده‌اند؛ لذا تصمیم گرفتم در یک کتاب بحث‌های بزرگان را با مخالفان در اصول و فروع دین جمع کنم. طبرسی در ادامه متذکر می‌شود که نهی آنان از مجادله، نسبت به افراد ضعیف در دفاع از دین و عقاید بوده است، نه افراد مبرز و توانا برای ابراز حق و دفاع از باطل.

کتاب الاحتجاج از کتب معتبری است که علما به آن اعتماد دارند و بدون هیچ دغدغه‌ای روایات آن را نقل می‌کنند. تنها اشکالی که متوجه روایات کتاب شده آن است که اکثر روایات آن مُرسل  است و هیچ سندی در کتاب برای آن‌ها یافت نمی‌شود. 

( حدیث مُرسَل اصطلاحی در علم حدیث و درایه به معنای ذکر نشدن نام راوی در سند روایت است. مامقانی، علاوه بر ذکر تعریف عام، در تعریف خاص حدیث مرسل، هر حدیثی را که تابعین بدون ذکر واسطه از پیامبر(ص) نقل کنند، حدیث مرسل می‌داند. برخی از اهل‌سنت نیز این تعریف را برگزیده‌اند. حجیت و قابل استناد بودن حدیث مرسل بین علما اختلافی است. وثاقت راوی و روایت نکردن از غیر ثقه از جمله دلایل قائلین به حجیت تمام احادیث مرسل است...)

علامه طبرسی همچنین در مقدمه ی کتابش می‌نویسد: من بجز روایات تفسیر امام حسن عسکری(ع)، بقیه ی روایات کتاب را بدون سند آورده‌ام زیرا یا اجماع بر آنها هست یا موافق عقل‌اند یا در کتب مخالف و موافق مشهورند و روایات تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) را با ذکر سند در ابتدای آن‌ها آوردم، چرا که از حیث شهرت مانند بقیه روایات کتاب نیستند.

با این سخن علامه طبرسی، تمام علما با وجود روایات بدون سند، آن را پذیرفته و بدان اعتماد و استناد کرده‌اند.

ترجمه ی این کتاب ارزشمند در دو جلد فراهم شده است و ترتیب مطالب آن بدین شرح است:

* مقدمه کتاب شامل: اخباری متضمن نهی از جدل و مناظره و نکوهش آن، و انگیزه تالیف کتاب.
* احتجاجات و استدلالات ماثور از پیغمبر اکرم(ص) و سایر ائمه معصومین درباره اصول و فروع دین.
* ذکر واقعه غدیر خم، ماجرای فدک و محاجه‌های حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و دیگر صحابه و اهل بیت.
* احتجاج امام علی (ع) با معاویه و اهل شام و خوارج و نقص کنندگان بیعت با او.
* در بخش پایانی، احتجاجات صاحب الزمان(عج)، مکاتبات آن حضرت در زمان غیبت صغری با نواب اربعه و توقیعات حضرت در زمان غیبت کبری و...

۰ نظر ۱۷ خرداد ۰۱ ، ۰۶:۰۰

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

104) ای کسانی که ایمان آورده اید! ( هنگامی که از پیامبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می کنید) نگویید راعنا؛ بلکه بگویید انظرنا. ( زیرا کلمه ی اول هم به معنای ما را مهلت بده می باشد و هم به معنای ما را تحمیق کن که دستاویزی برای دشمن است.) = { یعنی مگویید: راعنا [یعنی: در ارائه احکام، امیال و هوس های ما را رعایت کن] و بگویید: انظرنا [یعنی: مصلحت دنیا و آخرت ما را ملاحظه کن. زیرا راعنا در نزد یهود نوعی ناسزا است و به این وسیله به پیامبر بی احترامی می کردند.] } و ( به دستورات الهی ) گوش فرا دهید و برای کافران عذاب دردناکی است.

105) کافران اهل کتاب و مشرکان دوست ندارند که از سوی پروردگارتان خیر و برکتی بر شما نازل گردد درحالیکه خداوند هرکس را بخواهد ویژه ی رحمت خود سازد و خداوند صاحب فضل و بخشش بزرگ است.

106) هر ( حکم و ) آیه ای را نسخ کنیم، و یا ( نسخ ) آن را به تاخیر اندازیم، بهتر از آن یا همانند آن را می آوریم. آیا نمی دانستی که خداوند بر هر چیزی تواناست؟!

107) آیا نمی دانستی که حکومت آسمانها و زمین، تنها از آن خداست؟! ( و می تواند هرگونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد؟) و جز خدا، سرپرست و یاوری برای شما نیست.( و اوست که مصلحت شما را می داند.)

108) آیا می خواهید از پیامبر خود همان تقاضا ( ی نا معقولی ) را بکنید که پیش از این از موسی کردند؟! ( و با این بهانه جویی ها از ایمان آوردن سر باز زدند ) کسی که کفر را به جای ایمان بپذیرد، به یقین از راه مستقیم ( عقل و فطرت ) گمراه شده است.

راست گفت خداوند بلند مرتبه و بزرگوار

۰ نظر ۱۵ خرداد ۰۱ ، ۰۶:۵۱

جعفر بن محمّد معروف به امام جعفر صادق(ع) (۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان اثنی عشری هستند که پدر گرامیشان امام محمّد باقر(ع) و مادر ارجمند آن حضرت امّ فروه بوده اند. ایشان به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) امامت شیعیان را بر عهده داشتند که با خلافت پنج خلیفه ی آخر اموی، از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه ی نخست عباسی یعنی سفّاح و منصور دوانیقی هم‌زمان بود.

 

 

آن حضرت همواره مورد سوء ظن ابوالعباس سفّاح و منصور بود و آنها همواره در صدد به شهادت رساندن ایشان بودند و برای رسیدن به این هدف توطئه هایی مانند به آتش کشیدن خانه ی آن حضرت را انجام که امام از این توطئه جان سالم به در بردند.

همچنین می توان به بارها احضار اجباری ایشان به نزد منصور دوانیقی برای کشتن آن حضرت اشاره کرد که هر بار منصور هنگام کشیدن شمشیر از غلاف، پیامبر(ص) را در جلوی روی خود می بیند و از ترس، از عملی کردن تصمیمش منصرف شده و اجازه ی بازگشت امام صادق(ع) را می دهد...

در نهایت منصور نتوانست پیشرفت امام صادق (ع) و محبوبیت ایشان را در بین مردم ببیند و عظمت او را تحمل نماید و طرح قتل او را از طریق مسموم کردن تهیه نمود. این نکته را ناگفته نگذاریم که بنی عباس درس مسموم کردن امامان را از پیشوایان راستین خود، یعنی بنی امیه آموختند. معاویه بارها گفته بود که خداوند لشکریانی از عسل دارد و... که غرض عسل مسموم بود که به خورد دشمنان خود میداد.

سرانجام منصور توسط والی خود در مدینه امام(ع) را در سن 65 سالگی با زهر مسموم و  به شهادت رساند و بعد حیله گرانه به گریه و زاری و عزاداری او پرداخت...!!

 

 

 

۰ نظر ۰۶ خرداد ۰۱ ، ۱۳:۰۰

شهادت ششمین نور اختر امامت و ولایت، حضرت امام جعفر صادق(ع) بر عاشقان و محبّین آن حضرت تسلیت باد.

قبرستان بقیع؛ قبور مطهّر امام حسن و امام زین العابدین و امام محمّد باقر و امام جعفر صادق علیهم السّلام اجمعین و  جناب عبّاس عموی پیامبر عظیم الشّأن اسلام(ص) :

قبرستان بقیع

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
                            آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟!...

 

امام جعفر صادق(ع) می فرمایند:
بهترین ارثی که پدران برای فرزندان خود باقی می گذارند، ادب است؛ نه ثروت.  

الکافی، ج8، ص150
 

۰ نظر ۰۶ خرداد ۰۱ ، ۰۶:۴۲

حیات و مرگ

سپس بر هریک در حیات او اجلی معین کرد و بر زندگانی وی مدتی مقرر داشت که گامهای او در زندگانی، قدمی است که به سوی اجل خود می رود و به رفتن سالهای عمر روزگار، آن اجل معین فرا می رسد، تا هنگامی که آن آخرین قدم را برداشته و حساب عمر به پایان رسد و خدا قبض روح او کند و به جانب منزلی که دعوتش فرموده اند که یا سرمنزل ثواب کامل حق است یا منزل شقاوت و قهر و عقاب خداست، رهسپار شود.

پاداش و کیفر

تا در آن عالم خدای متعال به عدل، آنان را که بدکارند به کیفر کردار بدشان برساند و آنان که نیکوکارند، پاداش نیکو عطا کند که کار خدا عدل است. و اسماء مبارک و اوصاف کمالیه اش پاک و منزّه است و لطف و احسان و نعمتهایش بر خلق آشکار است و ابدا کسی را حق سوال و چون و چرا در کار خدا نیست، اما همگان در پیشگاه او مورد سوال واقع می شوند.

نتیجه ی شناختن خدای تعالی

و ستایش مخصوص خدای متعال است که اگر شناختن اوصاف جمال و کمالش را از بندگان منع کند، بواسطه ی ابتلاء و امتحان به احسانهای پی در پی و اعطای نعمتهای گوناگون، همانا خلق به صرف نعمات الهی، ستایش او نکنند و به توسعه ی رزق و تعیش پرداخته و شکرش بجا نیاورند و اگر مردم چنین شوند، همانا از حدود انسانیت به سرحدّ حیوانیت داخل شوند؛ چنانکه خدا وصفشان کرده در کتاب محکمش که: « حیوان هستند و بلکه از حیوان گمراه تر ».

شکرگزاری، نعمتی از جانب پروردگار

و ستایش مخصوص خداست که خود را به ما شناسانید و از نعمت بی نهایت شکرش، بهره ای به ما الهام کرد و از درهای نامنتهای علم، به ربوبیّتش برخی را بر ما گشود و از لطفش به مقام رفیع اخلاص در توحید و یگانگی خود ما را راهنمایی کرد و از شائبه ی شرک و الحاد و شک و تردید در امرش دور گردانید.

================================

صحیفه ی سجادیه. ترجمه ی مرحوم الهی قمشه ای. ص21الی 23. انتشارات انتظار مهر

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۶:۳۰